مفاهیم ژئوپلیتیک

مفهوم ژئوپلیتیک در  زمان مانند هر مفهوم دیگر توسعه می­یابد و حیاتی را در بستر زمان طی می­کند. ژئوپلیتیک مجموعه نگرانی­ها و دل مشغولی­ های بازیگران حاضر در صحنه بین­ المللی اعم از سیاستمداران، دیپلماسی، ارتش، سازمان­های غیردولتی یا افکار عمومی را مد نظر قرار می­دهد.

ژئوپلیتیک

از زمانی که دانشواره ژئوپلیتیک وارد عرصه علوم جغرافیایی شد دنیا تحولاتی عظیم را به خود دیده است. اندیشه­ های برخاسته از این مفهوم جدید در عرصه سیاست توانسته است گردش قدرت را به صورت کاملا تاثیرگذار و علمی مطرح نماید به گونه­ای که امنیت سیاسی – اجتماعی جهان را در مقیاس­های جهانی، منطقه ­ای و محلی هدفمند و روشمند ساخته و کشورها را با الگوهایی برخاسته از موقعیت و سایر ویژگی­های ژئوپلیتیک مورد بحث قرار دهد. در طول این سال­ها یعنی از زمانی که این واژه وارد ادبیات سیاسی دنیا شد، تحولاتی مختلف را در دنیا شاهد بوده­ ایم که بر انتخاب الگوهای ارائه شده سیاست­های جغرافیایی بسیار تاثیرگذار بوده است. در این دوران سه مقطع مهم و جهانی مطرح شده است که در داخل هر کدام از این سه دوره تحولی، دیدگاه­های مختلف مبتنی بر دولت – ملت و یا کشورهای حاشی ه­ای و پیرامونی مطرح شده است. طبعاً سرزمین­ها، کشورها، ملت­ها و سرانجام امت­های گوناگون در این وضعیت­ها ساختار متناسب با ویژگی­های ژئوپلیتیک خود را برگزیده­اند و توانسته­اند در تقسیم قدرت جهانی نقش خود را ایفا نمایند. شاید مهم­ترین تصمیمات سیاسی دنیا از این زمان به بعد توسط جغرافیدانان و یا ژئوپولیتیسین ­های مختلف گرفته شده باشد.

مفاهیم ژئوپلیتیک

مفهوم ژئوپلیتیک در  زمان مانند هر مفهوم دیگر توسعه می­یابد و حیاتی را در بستر زمان طی می­کند. ژئوپلیتیک مجموعه نگرانی­ها و دل مشغولی­ های بازیگران حاضر در صحنه بین­ المللی اعم از سیاستمداران، دیپلماسی، ارتش، سازمان­های غیردولتی یا افکار عمومی را مد نظر قرار می­دهد. ژئوپلیتیک به حسابی که آنها روی یکدیگر باز می­کنند و آنچه که آنها را به عمل وامیدارد با دقت نظر متمرکز می­شود ژئوپلیتیک در طرح­هایی که سردمداران شکل می­دهند حساس ظاهر می­گردد، عدم تجانس فضای جغرافیایی در زمینه شرایط طبیعی، تاریخ، مذهب، تعدد قومی و نژادی را منعکس می­کند. ژئوپلیتیک به موضوعات همکاری و تشنج ­زدایی همانقدر علاقمند است که به کاربرد زور و به بازی مکر و حیله. تفکر ژئوپلیتیک غالبا به دکترین ختم می­شود. کوهن معتقد است اساس و جوهر ژئوپلیتیک مطالعه روابط موجود بین سیاست بین­ الملل قدرت و صفات و مشخصات متناسب با جغرافیاست. در تعریف دیگری که از هاو شوفر توسط کارین من نقل شده: روابط بین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک تبیین می­شود در این تعریف آمده است بین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک باید تمیز قائل شد زیرا جغرافیای سیاسی توزیع قدرت دولتی را در سطح اقالیم وقاره­ها و شرایطی (چون خاک، شکل ظاهری، آب و هوا، منابع) که در آن شرایط این قدرت اعمال می­شود، مورد مطالعه قرار می­دهد، اما ژئوپلیتیک هدف و مقصود خود را فعالیت سیاسی در یک فضای (جغرافیایی) طبیعی دنبال می­کند. همچنین در فرهنگ کوچک روبرت آمده است: ژئوپلیتیک در ارتباط با یکی از صور اندیشه و فکر استراتژیک است این اندیشه در وسیع­ترین برداشت مجموعه ­ای از اعمال هماهنگ و مانورها را با هدف پیروزی نشان می­دهد. در تعریف دیگر آمده است ژئوپلیتیک مطالعه روابط موجود بین دولت ها و سیاست آنها با داده­های طبیعی است. این داده­ها در شکل گیری دول و سیاست­های آنها تعیین کننده هستند. پیر گالوا ژئوپلیتیک را روابط موجود بین رهبری و هدایت یک سیاست قدرت و چارچوب جغرافیایی می­داند که سیاست مذکور در آن کادر و چارچوب اعمال می­شود. پل لاوال نیز معتقد است: ارائه کنندگان تحلیل ژئوپلیتیک وضعیت­هایی را که بازیگران در مقابل هم قرار می­گیرند مطالعه نموده و می­کوشند بهترین شیوه رسیدن به هدف­هایشان را تعریف کنند. آنها در جریان تصمیم­ سازی­ها مداخله می­کنند و هنگامی که در محیطی نامطمئن و دشمن­دار، توسعه می­یابند، با ارزش­گذاری بلاانقطاع عکس ­العمل­های دشمن و مانور در ممانعت از بسیج، تمرکز یا بکارگیری موثر نیروها، در محیط معمول تلاش جدی می­کنند. به خوبی مشاهده می­شود که از منظر و مکتب­های مختلف به تعریف ژئوپلیتیک پرداخته شده است. ما این تحول مفهومی را در سه بستر زمانی از پیدایی آن تا هم اکنون تقسیم ­بندی نموده و آن را پی می­گیریم.

ژئوپلیتیک کلاسیک

دانشواژه ژئوپلیتیک نخستین بار توسط رودلف کی الن دانشمند علوم سیاسی سوئدی در سال ۱۸۹۹ بکار گرفته شد، که مقصود وی از آن رابطه جغرافیای طبیعی و زمین با سیاست بود. در نهاد این تعریف، اندیشه­ های امپریالیستی نهفته بود و به همین سبب تا بعد از جنگ سرد، ژئوپلیتیک برای توصیف نزاع و مجادله جهانی بین شوروی سابق و آمریکا بر سر کنترل کشورها و منابع استراتژیک بکار گرفته می­شد. هنری کسینجر استراتژیست مشهور آمریکایی، این واژه را احیا کرد و از آن بازی ابرقدرت­ها را در زمینه سیاست­های موازنه قدرت که در سراسر نقشه سیاسی جهان انجام می­شد، برداشت نمود.

در واقع ژئوپلیتیک شکلی از دانش قدرت در دوره رقابت استعمارگران است که در طی سال­های ۱۸۷۰ تا ۱۹۴۵ پدید آمد. گسترش ممالک مستعمره و ایجاد صنایع پیشرفته، دستیابی به فناوری­ های شگرف و تحولات اجتماعی و تصورات فرهنگی از جمله مشخصات این دوران است. انگلیس و آلمان در مرکز اروپا، محوری­ترین قدرت­های رقابتی در این دوره بودند که نتایج تفکر آنها به دو جنگ جهانی انجامید. مکیندر در انگلستان پرچمدار این اندیشه بود به اعتقاد او ژئوپلیتیک به عنوان دیدگاهی مستقل که جهان را فضای سیاسی بسته مطرح می­کند، قلمداد می­شد. او جمله بسیار مشهوری در این باره دارد که: «برای اولین بار، ما می­توانیم چیزهایی از تناسب عینی تظاهرات و وقایع در صحنه­ ای از تمام جهان را درک نموده و امکان جستجوی معادله ­ای که بتواند جنبه ­های معینی از علیت­های جغرافیایی تاریخ را به هر میزان، توضیح دهد، داشته باشیم.»

مقصود او از ما، ژئوپلیتیسین­ها و جغرافیدانان هستند که به عنوان تحصیل کردگانی فرهیخته در آن روزگاران مطرح بوده­اند، که توانایی نگرشی فراگیر بر جهان را در اختیار داشته و تناسبات واقعی برنامه ­ها و وقایع را درک کرده و معادله یا قاعده­ای را برای تشریح تاریخ جستجو نموده­اند، این همان نگرش استعمارگرانه مبتنی بر ملاحظات دقیق تحلیلی بر جهان است. حاصل این اندیشه به نظریه ­های جهانی افرادی چون اسپایکمن، هاوس هوفر، آلفرد ماهان در بستر هارتلند خشکی و یا دریایی و فضایی ختم شد.

مفهوم ژئوپلیتیک، نقش عوامل محیط جغرافیایی را در سیاست ملل بررسی می­کند، ژان گاتمن برخلاف کی آلن، نقش عوامل انسانی را در تغییر چهره زمین و تنوع محیطی بیش از عوامل طبیعی ارزیابی می­کند، بنابراین ژئوپلیتیک او نسبت به کی آلن از ویژگی کمتری در حوزه استعماری و امپریالیستی برخوردار است. برای شناخت بهتر لازم است به عوامل جغرافیایی موثر در ژئوپلیتیک اشارتی داشته باشیم تا این دانشواژه بهتر ادراک شود.

ژئوپلیتیک نوین

در دهه ۱۹۷۰ نوعی خوشبینی نسبت به جغرافیای سیاسی پدید آمد اما بدبینی در حیطه ژئوپلیتیک ریشه دواند. بدین معنا که اوتواتیل نیز متذکر شده است که ژئوپلیتیک رویکردی است که وجود توپوگرافی فضایی میان جهان اول و جهان سوم، شمال و جنوب کشور را رد می­کند و تاکید آن بر ناپایدار بودن اینگونه هویت­های پرسپکتیوی و توجه فزاینده به هویت­های ژئوپلیتیک است. ژئوپلیتیک نوین (انتقادی)، چارچوب­ها و جریان­ها، تخیلات و ابهامات را (برای مقایسه) کنار هم می­نهد. این رویکرد از چارچوب­های سازماندهنده پرسپکتیوگونه دوری می­گزیند… و موضوعی را که قرار است بشناسد، تضعیف می­کند.

ژئوپلیتیک فضایی

گاهی جغرافیدانان بر مفهوم فضا تکیه می­کنند. شرایط فعلی جهان حاکی از آن است که فنآوری اطلاعات و ارتباطات Information Communication Technology در تغییرات جغرافیایی جهان نقشی عمده را به عهده گرفته است. بازسازی سیاسی و اقتصادی جهان مولد یک جریان جغرافیایی جدید بوده است تراکم فضایی و زمانی آشکار شده در ارتباطات الکترونیک و جهانی شدن سرمایه، ایدئولوژی و فرهنگ، سرنوشت مکان­ها را به یکدیگر نزدیکتر ساخته و اشکال جدیدی در خصوص اتفاق نظر سیاسی بین مکان­ها به وجود آورده است. منازعات سرزمینی تبدیل به انحصار قدرت شبکه اطلاعات و دسترسی به اطلاعات دیجیتال در سطح جهانی شده است. در چنین فرآیندی هویت جامعه دستخوش تغییراتی می­شود تا با ساختارهای جدید انطباق یابد.

مفاهیم و اندیشه­ های ژئواستراتژی Geostrategy

مفهوم استراتژی در نگاه نخست مفهومی نظامی – امنیتی می­نماید. ریشه یونانی این کلمه از استراگوس به معنای فرمانده لشکری و کشوری است. برای نخستین بار ناپلئون فرانسوی علم حرکات و طرح­های نظامی، یا دانش جنگ و تهیه طرح­ها و خط مشی واحدهای نظامی را با عنوان تاکتیک و استراتژی بکار برد. کلوزویتس، فون مولتکه، لیدل هارت، ژنرال بالو در آلمان و رائول کاستکس، همه و همه از این واژه مفهومی نظامی را در ابعاد مورد نظر خود برداشت می­کردند.در تعریفی، ژئواستراتژی به رابطه قدرت و منطبق تسلیحات متمایل می­شود. فضایی که ژئواستراتژی در آن استدلال و تعقل می­کند، بیشتر به فاصله­ها و نزدیک شدن­ها می­پردازد تا به ریشه دواندن­­ها و رویاها. ژئواستراتژی عدم تجانس­ها و تضادها را حفظ نمی­کند، مگر آنهایی که تسهیل می­کنند یا ایجاد مانع می­نمایند.

اهداف ژئو استراتژی

از دیدگاه نظامی، هدف استراتژیک چیزی جز انهدام دشمن نیست و منظور از آن واداشتن بی­قید و شرط دشمن به تسلیم است. در این حالت شرایطی که بوجود می­آید عمدتاً ژئوپلیتیک خواهند بود. لذا استراتژی علاوه بر تسلیم دشمن، اهداف ژئوپلیتیک را نیز تعقیب می­کند. اینجاست که ژئواستراتژی بیش از پیش اهمیت می­یابد و پیوسته باید با رقابت­های همه جانبه و فراگیر تطبیق داده شود.

منبع: رفیع، ح.، ۱۳۸۷،دانشواژه ژئوپلیتیک و ژئو استراتژی در دنیای اطلاعات (با تاکید بر مورد ایران)، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره ۳۸، شماره ۳.

Apply Abroad