قبل از اقدام برای دکترا: دلایلی که باید دوباره فکر کنید
تصمیم برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا یک گام بزرگ است که میتواند مسیر زندگی فرد را به کلی تغییر دهد. در حالی که برای بسیاری، این مسیر به کشف و نوآوری منجر میشود، اما دلایل مهمی نیز وجود دارد که چرا ممکن است این انتخاب برای همه مناسب نباشد. در این مقاله به مهمترین نکاتی میپردازیم که باید پیش از ورود به دوره دکترا به آنها بیندیشید.
یکی از دلایل اصلی برای پرهیز از دکترا، اجتناب از تصمیمات زندگی دیگر است. اگر هدف شما صرفاً به تعویق انداختن ورود به بازار کار یا تصمیمگیری در مورد برنامههای آینده است، این یک زنگ خطر جدی محسوب میشود. انتخاب دکترا به عنوان “مسیر کمترین مقاومت” میتواند به ضرر شما تمام شود.
فشار همسالان نیز نقش مهمی ایفا میکند. تصمیمگیری برای دکترا صرفاً به این دلیل که دوستانتان در حال انجام آن هستند، دلیل خوبی نیست. آنچه برای دیگران مناسب است، لزوماً برای شما مناسب نخواهد بود و باید مسیری را انتخاب کنید که واقعاً با اهداف شخصی شما همخوانی دارد.
محدودیتهای مالی از دیگر نکات حیاتی است. شروع دوره دکترا با هزینههای شخصی و بدون بورسیه یا حمایت مالی، به شدت توصیه نمیشود. دکترا همیشه یک سرمایهگذاری مالی تضمینشده نیست و باید هزینههای فرصت مانند درآمد از دست رفته و پیشرفت شغلی در یک شغل تمام وقت را در نظر بگیرید. بهتر است منتظر فرصتهای مالی یا بورسیههای تحصیلی بمانید.
نیاز به ساختار مشخص نیز یک عامل مهم است. اگر شما در محیطهایی با گامهای تعریفشده و ساختار مشخص موفق هستید و از عدم قطعیت بیزارید، دکترا ممکن است برای شما مناسب نباشد. برخلاف مقاطع کارشناسی که دارای برنامههای درسی ساختاریافته هستند، دکترا بیشتر شبیه یک “ماجراجویی خودت را انتخاب کن” است. این فرآیند تحقیق اغلب غیرخطی، پر تلاطم و نیازمند خودگردانی بالا است.
در نهایت، پرداختن به عدم امنیتهای شخصی با دکترا یک انگیزه نادرست است. اگر امیدوارید که دکترا عدم امنیتهای عمیق شخصی شما، مانند احساس “به اندازه کافی باهوش نبودن” را حل کند، این انگیزه بسیار اشتباهی است. دستیابی به مدرک دکترا بعید است که چنین خلأهایی را پر کند و حتی ممکن است آنها را تشدید نماید.
در مجموع، اگر هر یک از این دلایل با شما همخوانی دارد، باید به طور جدی در مورد پیگیری مدرک دکترا تجدید نظر کنید.