تئوری زمینهای (Grounded Theory) یک روش پژوهش کیفی است که برای تولید نظریههای جدید از طریق جمعآوری و تحلیل سیستماتیک دادهها بهکار میرود. در ادامه، بهتفصیل در 16 بند این روش توضیح داده میشود:
- تعریف تئوری زمینهای
تئوری زمینهای یک رویکرد استقرایی است که برای استخراج و تدوین نظریهها بهطور مستقیم از دادههای واقعی استفاده میشود. در این روش، پژوهشگر بدون فرضیه قبلی وارد میدان میشود و نظریه را بر اساس مشاهدات و دادهها بهطور مرحلهبهمرحله میسازد. - تاریخچه تئوری زمینهای
این روش توسط باری گلیزر (Barney Glaser) و انسلم استراوس (Anselm Strauss) در دهه 1960 معرفی شد. هدف اولیه آنها ایجاد روشی بود که پژوهشگر بتواند با استفاده از دادههای تجربی، نظریههایی مستند و عملیاتی بسازد، که با پدیدههای مورد مطالعه هماهنگ باشند. - فرایند استقرایی در تئوری زمینهای
تئوری زمینهای بر اساس فرایند استقرایی استوار است، به این معنا که پژوهشگر از دادههای جزئی و تجربی به سمت نظریههای کلی حرکت میکند. این برخلاف روشهای استنتاجی است که در آنها پژوهشگر با فرضیههای از پیش تعیینشده به دنبال تأیید یا رد نظریهها است. - چرخه جمعآوری و تحلیل دادهها
در تئوری زمینهای، پژوهشگر بهطور همزمان دادهها را جمعآوری و تحلیل میکند. هر مجموعه داده به شکل چرخهای تجزیه و تحلیل میشود و سپس دادههای جدیدی جمعآوری میشود تا نظریه تدریجی و کاملتر شود. - کدگذاری دادهها
کدگذاری دادهها در سه مرحله اصلی صورت میگیرد: کدگذاری باز، کدگذاری محوری، و کدگذاری گزینشی. کدگذاری باز به معنای شکستن دادهها به واحدهای کوچکتر است، کدگذاری محوری روابط بین این کدها را تحلیل میکند، و در کدگذاری گزینشی، کدهای اصلی انتخاب و به هم مرتبط میشوند. - کدگذاری باز (Open Coding)
در مرحله کدگذاری باز، پژوهشگر دادهها را به قطعات کوچکتر تقسیم میکند و برای هر بخش یک کد یا برچسب اختصاص میدهد. این فرایند به پژوهشگر کمک میکند تا مفاهیم اولیه را شناسایی و دادهها را از دیدگاههای مختلف تجزیه و تحلیل کند. - کدگذاری محوری (Axial Coding)
در این مرحله، پژوهشگر به دنبال ارتباطات و الگوهای موجود بین کدهای بهدستآمده از مرحله کدگذاری باز است. این مرحله به پژوهشگر اجازه میدهد تا ساختاری منسجمتر از دادهها بسازد و پیوندهای مفهومی را کشف کند. - کدگذاری گزینشی (Selective Coding)
مرحله کدگذاری گزینشی به انتخاب و تمرکز بر روی کدهایی که نقش اصلی در ساختار نظریه دارند میپردازد. در این مرحله، پژوهشگر به دنبال یک موضوع مرکزی است که تمامی کدها و الگوهای کشفشده را به هم پیوند دهد. - مفاهیم و مقولهها
در تئوری زمینهای، مفاهیم و مقولهها نقش اساسی دارند. مفاهیم، نشاندهنده واحدهای معنایی کوچکتر هستند و مقولهها شامل مفاهیم گستردهتری میشوند که در فرآیند تحلیل ایجاد و دستهبندی شدهاند. - مدل پارادایمی
مدل پارادایمی یک چارچوب مفهومی است که به پژوهشگر کمک میکند تا ارتباطات بین مفاهیم و مقولهها را در یک ساختار مشخص سازماندهی کند. این مدل شامل شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها است. - شرایط علی (Causal Conditions)
شرایط علی عواملی هستند که منجر به بروز پدیده خاصی میشوند. این عوامل به پژوهشگر کمک میکنند تا علتهای اصلی و ریشهای شکلگیری پدیده را درک کند. - شرایط زمینهای (Contextual Conditions)
این شرایط به محیط و بسترهایی اشاره دارد که پدیده در آن شکل میگیرد. شرایط زمینهای میتوانند عواملی مانند فرهنگ، ساختارهای اجتماعی و اقتصادی را دربرگیرند که بر رفتارها و کنشهای پدیده تاثیر میگذارند. - شرایط مداخلهگر (Intervening Conditions)
این شرایط عواملی هستند که میتوانند تأثیر شرایط علی را تعدیل یا تقویت کنند. به عبارت دیگر، شرایط مداخلهگر ممکن است نحوه بروز یا شدت وقوع پدیده را تغییر دهند. - راهبردها (Strategies)
راهبردها اقدامات یا واکنشهایی هستند که شرکتکنندگان برای مقابله با شرایط و چالشها انجام میدهند. این راهبردها به پژوهشگر کمک میکنند تا به درک عمیقتری از نحوه رفتار افراد در مواجهه با شرایط مختلف برسد. - پیامدها (Outcomes)
پیامدها به نتایج یا پیامدهای نهایی پدیده مورد مطالعه اشاره دارد. این نتایج ممکن است مثبت یا منفی باشند و به پژوهشگر کمک میکنند تا تأثیرات شرایط و راهبردها را بهتر درک کند. -
هدف نهایی تئوری زمینهای
هدف اصلی تئوری زمینهای ارائه نظریهای است که از دادهها و مشاهدات بهدستآمده باشد و بتواند بهطور جامع و دقیق پدیدههای مورد مطالعه را تبیین کند. این روش برای مطالعاتی که به درک عمیق و گسترده از پدیدههای اجتماعی و انسانی نیاز دارند، بسیار مناسب است