داستان اپلای پست داک من

مبحث اپلای برای پست دکترا یا فوق دکتری

اپلای پوزیشن پسادکتری از همان مطالعات دکتری و ارشد آغاز میشه؛ انتخاب موضوع چندبعدی برای رساله PhD، چاپ مقالات ISI پرمغز و لی اوت برنامه های RESUME با سناریو دقیق آینده تحصیلی ..

اقدام برای اپلای دانشگاه های خارجی در مقطع دکتری و یا پست داک راهکارهای زیادی داره، در این بخش تجربه عملی یکی از دوستان رو مرور میکنیم..

جدا از اینکه اپلای مفهومی نیست که ۱۰۰ درصد بتونیم روش حساب کنیم، اما روش های برتری وجود دارند که افراد و متقاضیان رو متمایز میکنن. راه های کم خطر تر و پر بهره تر همیشه وجود دارند. مسیر کم هزینه اپلای، امکان گرفتن ویزا و اینکه کار گرفتن و حیطه کاری مشخصی بعد از تحصیل همه و همه از مسائلی هستند که متقاضیان اپلای به شکل حساسی در نظر دارند. کاری که من کردم، در ابتدای دوره ی دکتری یک پلان برای خود ریختم. این که اساتیدی که برای دوره ی پست داک من می خواستم بروم پیش آن ها و کار کنم را شناسایی کردم. مثلاً ۱۰ استادی که من خیلی دوست داشتم برای پست داک خود به آن جا بروم و با آن ها کار کنم را لیست کردم و از ابتدای دوره ی دکتری کارهایشان را دنبال کردم و سعی کردم کارهایی که من انجام می دهم و پروژه هایی که انجام می دهم کیفیتشان خیلی خوب باشد تا حدی که قابل مقایسه باشند با کارهای این اساتید. این خیلی به من کمک کرد که پروژه هایی را که انجام می دهم را خوب انجام دهم. یک بینشی داشتم که چه چیزی می خوام و چه کاری می خواهم انجام دهم.

سعی کردم پروژه ها را با تمام قوا انجام دهم. سعی کردم یک پروژه را تا جایی که امکان دارد کیفیتش بالا باشد تا مقاله ای که از آن خارج می شود یک impact قابل توجه داشته باشد.

در دوره ی دکتری شما دو تا سه مقاله داشته باشید. من هم سعی کردم و توانستم که سه مقاله ی نویسنده ی اول داشته باشم، یک ready paper داشته باشم و کمک کردم به کار بچه های دیگر که در حین کمک به بچه های دیگر و طبیعتاً اسم من آمد در مقاله ی آن ها و باعث شد که چند مقاله ی دیگر هم به این شکل برای من اضافه شود و CV تا حدی شکل خوبی بگیرد.

برای دوره ی پست داک چیزی که خیلی مهم است و شما باید داشته باشید مقاله است. مقاله ی خوب خیلی به شما کمک می کند که اپلیکیشن خیلی خوبی داشته باشید.

مورد دیگری که من انجام دادم این بود که، از ابتدای دوره با اساتید مختلف در دانشگاه های مختلف ارتباط برقرار کردم و در پروژه های خود از آن ها کمک خواستم. و با آن ها Collaboration انجام دادم به طوری که بخشی از آزمایش های خود را می رفتم آن جا انجام می دادم و از اساتید مشاوره می گرفتم و از آن ها کمک می گرفتم که مثلاً ماده ی خاصی را به دست آورم. اینگونه باعث شد که شناخته شوم و باعث شد که این اساتید مختلف من را بشناسند. اگر جلسه ی بزرگی بود، اگر کنفرانس بزرگی بود، به من هم خبر می دادند و من هم می رفتم در آن ها شرکت می کردم. به این ترتیب استادهای بیشتری را می دیدم.

اگر شما در ایران هستید و برایتان مقدور نیست که به این شکل عمل کنید، می توانید در داخل ایران این پلان را بریزید. بروید در موسسات دیگر و با آن ها کار کنید و از آن ها کمک بگیرید و از آن ها کمک بخواهید. و سعی کنید از سیستم های آنلاین و از کنفرانس های آنلاین و سمینارهای آنلاین استفاده کنید. سوال بپرسید. کاری کنید که آن اساتیدی که present می کنند شما را یادشان بماند.

پلان بعدی که من داشتم این بود که، سعی کردم ارتباط بگیرم با این اساتید. چطور؟ در جامعه ی مجازی، در توییتر، در اینستاگرام و… آمدم آن اساتید را دنبال کردم و engage می شدم با پست هایی که می گذاشتند و کامنت هایی می گذاشتند، با paper هایی که می نوشتند و آن را در توییتر  announce می کردند. من آن ها را می خواندم و نظرم را برای آن ها می گفتم و از کارهایشان تعریف می کردم که این باعث شد خیلی با آن ها interaction من بیشتر شود. ضمن این که از آن ها داشتم یاد می گرفتم به صورت خیلی فعال.

و اما زمانی که اپلای کردم یک CV  شسته رفته ی خیلی خوب درست کردم برای خود و به همراه آن یک cover letter خیلی خوب تهیه کردم به اضافه ی یک research statement. Cover letter در حقیقت یک چیزی مثل انگیزه نامه است که شما در آن توضیح می دهید که چه کاره هستید و چه کسی هستید و چرا می خواهید اپلای کنید.

نکته ی دیگر research statement است که research statement در حقیقت بیانگر تحقیقاتی است که شما انجام دادید در قبل از دکتری، حین دکتری و برنامه ی شما برای تحقیقاتتان برای بعد از دکتری که همان پست داک شما می شود را باید آن جا بنویسید و برنامه ی بلند مدتتان که می خواهید در آینده چه کاری انجام دهید، مثلاً در ۵ سال آینده چه کاره شوید؟.

این ها را من سعی کردم به درستی تهیه کنم و بعد هم شروع کردم به ارتباط برقرار کردن. ایمیل می زدم به این اساتید و از آن ها در خواست پوزیشن می کردم. چه زمانی؟ ۸ تا ۶ ماه قبل از این که دوره ی دکتری تمام شود من این کار را شروع کردم.

 اما یکی از مدارکی که برای اپلای پست داک نیاز است، recommendation paper است از سه نفر. من رفتم با سه استادی که خودم دوستشان دارم و می دانم که آن ها هم ساپورت می کنند من را از جمله استاد راهنمایم، صحبت کردم و از آن ها خواهش کردم که به من توصیه نامه دهند. توصیه نامه هایی که آن ها به من دادند از آن ها درخواست کرده بودم که حتی الامکان جزئی بنویسند. در مورد من، در مورد ویژگی های من بنویسند. این که من چه تخصصی دارم و چه مقدار در فلان زمینه قوی هستم را بنویسند. و اساتید را را طوری انتخاب کردم که یک پکیج باشند. استاد دکتری من یک سل بیولوژیست است، استاد بعدی استادی بود که bioengineering و استاد سوم استادی بود که شیمیست بود. با این پکیج هر کدام از آن ها از دید خود در مورد تخصص من در field آن استاد خاص توضیح می دادند. استادی که شیمی بود درباره ی شیمی من توضیح می داد که من خوب هستم و می توانم فرایند شیمی انجام دهم. استادی که بیولوژیست بود توضیح می داد که این خیلی خوب است و آمده است در آزمایشگاه من و بیولوژی یاد گرفته است و خیلی راحت الان می تواند آن را implement کند و در عین حال دانش موادش خیلی قوی است چون من دیده ام و تأییدش می کنم. استادی که bioengineering بود از بخش مهندسی من را تعریف می کرد و می گفت شخصی است که مهندس خوبی است و می تواند از دیدگاه مهندسی موضوعات مختلف را آنالیز کند.

خب شما اگر سه نامه به این شکل دریافت کنید، جای هر استادی خودتان را بگذارید می گویید خب این شخص خیلی خوب است چون هر تخصصی که من نیاز داشته باشم را دارد.

 و من در آن متن انگیزه نامه خود که تهیه کرده بودم همیشه می نوشتم که من چه مقدار علاقه دارم به کار خاصی که در آزمایشگاه شما می توانم انجام دهم. آن کار خاص را توضیح می دادم. و همیشه آن کار خاصی که من دوست دارم انجام دهم یک ترکیبی از ماده، شیمی، بیولوژی و مهندسی است. چون کاری که من انجام می دهم کار مهندسی بافت است.

به این شکل خیلی اپلیکیشن خوبی داشتم. نکته ی مهم دیگر این است که زبان شما باید خیلی خوب باشد. شما در مقطع پست داک در قالب یک شخصی که دکتری خود را گرفته است باید بتوانید به راحتی به زبان انگلیسی مکالمه کنید و بنویسید.

۲ فاکتوری که خیلی برای آن ها مهم است این است که شما communication of skill تان خیلی خوب باشد. شما بتوانید به زبان انگلیسی communicate کنید چون باید دیتاهای خودتان را present کنید در کنفرانس ها برای افراد و پروفسورهای دیگر. و باید بنویسید نتایج کار خود را در قالب مقاله ها و ریسرچ پروپوزال تا بتوانید پول بدست آورید برای آن آزمایشگاهی که قرار است بروید واردش شوید. همه ی این ها را آن اساتیدی که اپلیکیشن شما را می خواهند بررسی کنند، در نظر می گیرند.

بعد از این ها با شما قرار Skype می گذارند و طی جریان مصاحبه Skype واقعاً سوالات خیلی خوبی از شما می پرسند. از من به شخصه سوال می پرسیدند که اولاً چه کار می خواهم انجام دهم دوماً چرا می خواهم وارد آن جا شوم و دلیلم چیست که می خواهم به گروه آن ها ملحق شوم و work style من با work style آن آزمایشگاه مقصد همگام است. این ها برای آن ها مهم بود و سوالات متعدد دیگری هم می پرسیدند که من سعی می کردم همیشه خوب جواب دهم.

با رعایت کردن این پکیجی که خدمتتان توضیح دادم من برای هرجایی که اپلای کردم پاسخ مثیت گرفتم و گفتند بیا ما شما را می خواهیم. چه در آلمان، چه خارج از آلمان و چه خارج از اروپا و این من را واقعاً خوشحال می کرد و به من نشان داد زحماتی که در این چند سال کشیدم بیهوده نبوده است.

5/5 - (3 امتیاز)