مصاحبه نحوه کدگذاری تحلیل و تفسیر

مصاحبه interview نحوه کدگذاری مصاحبه گراندد تئوری تحلیل و تفسیر .. برای بررسی دیدگاه های افراد در پژوهشهای کیفی، از مصاحبه استفاده می کنند. با طرح انتقادات درباره به کارگیری رویکرد کمی در تحقیقات تربیتی و گسترش توجه به پژوهشهای کیفی و پژوهشهای تلفیقی، به مصاحبه نیمه ساختاریافته

روشهای تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه

مصاحبه نحوه کدگذاری تحلیل و تفسیر

در عرصه پژوهش، محققان برای بررسی دیدگاه های افراد در پژوهش های پیمایشی و انواع پژوهشهای کیفی، از مصاحبه استفاده می کنند. با طرح انتقادات درباره به کارگیری رویکرد کمی در تحقیقات تربیتی و گسترش توجه به پژوهشهای کیفی و پژوهشهای تلفیقی، به مصاحبه بیش از پیش توجه شده است. به کارگیری مصاحبه به منظور دستیابی به نتایجی که از قابلیت اعتماد مناسبی برخوردار باشد، نیازمند آشنایی با روش های انجام مصاحبه و داشتن مهارت در تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از این طریق است. مقاله حاضر به معرفی روشهای تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه شامل تحلیل کمی، ساختاری و تفسیری پرداخته است. در تحلیل کمی متن نوشتاری مصاحبه ها کدگذاری و شمارش می شود و با استفاده از روشهای آماری تحلیل می گردد. در تحلیل ساختاری متن نوشتاری، بر حسب تعداد واژه ها، اصطلاحات و مفاهیم و میزان تکرار آنها شمارش و تحلیل می شود. در تحلیل تفسیری، پژوهشگر در صدد است تا پیامهای نهفته در متن نوشتاری مصاحبه را آشکار سازد و براساس آن، نظریه از قبل تعیین شده ای را توسعه دهد یا نظریه زمینه ای را ارائه دهد.

فنون مصالح، کدگذاری، تحلیل و تفسیر

مصاحبه در گراندد تئوری

 «مصاحبه» به انگلیسی Interview از فنون یا ابزارهای متداول جمع آوری داده های پژوهشی است که با گسترش رویکردهای کیفی و رویکردهای تلفیقی (کمی و کیفی) در سال های اخیر، به طور فزاینده ای بدان توجه شده است و کدگذاری، تحلیل و تفسیر ارزش ویژه ای برای توجه دارد. به ویژه در نظریه گراندد تئوری یا تئوری داده بنیاد که در پایان نامه های دوره دکتری مدیریت توجه ویژه ای به آن میشود؛ به لحاظ کامل بودن از حیث داده هایی که از طریق مصاحبه به دست می آید و از همین رو نحوه کدگذاری در گراندد تئوری Grounded theory و فرآیند خروجی و تحلیل و تفسیر مصاحبه ها دارای اهمیتی بسیار است. در این راستا، مقوله بندی و کدگذاری باز و محوری و انتخابی داده های کیفی صورت میگیرد؛ این موضوع در مصاحبه های عمیق ارزش ویژه ای می یابد.

شکل و فنون مصاحبه

برخی از محققان در استفاده از مصاحبه، با وجود اهمیت و کاربرد وسیعش، تردید دارند. آنها اظهار می دارند نتایجی که از طریق یک مطالعه مبتنی بر مصاحبه به دست می آید، می تواند دامنه ای از داده های با ارزش تا اطلاعاتی را، که فاقد ارزشند دربرگیرد. عواملی مانند اطلاعات جهت دار، اطلاعات نمایشی، اطلاعات اغراق آمیز و اطلاعاتی که به دلیل جاه طلبی شخصی ارائه می شود، همچنین، تلاش مصاحبه شونده ها برای دلیل تراشی و دادن پاسخ بر بنیاد شایعات، از عواملی است که آگاهانه، موجب کسب اطلاعات نادرست از مصاحبه می شود (دلاور، ۱۳۸۳، ص ۱۵۹، به نقل از ویچ و بنزمن). علاوه بر این عوامل، کیفیت گفت و گوی مصاحبه گر و مصاحبه شونده و نگرش ها و تعصبات مصاحبه گر نیز به شکل ناآگاهانه موجب جهت دار بودن نتایج مصاحبه می شود. با توجه به این عوامل، این گروه از محققان نتیجه می گیرند: استفاده از سایر فنون و ابزارهای پژوهش باید در اولویت قرار گیرد.

اهمیت روایی و پایایی مصاحبه

در مقابل، برخی از محققان، مصاحبه را مطمئن ترین و بهترین ابزار جمع آوری اطلاعات می دانند (کوهن و مانین، ۱۹۸۶، ص ۳۰۷). آنها تأکید می کنند که اگر مصاحبه طبق اصول و موازین صحیح انجام گیرد و با استفاده از تدابیر گوناگون قابلیت اعتماد، روایی و پایایی داده های مصاحبه افزایش یابد می توان از فواید این ابزار در پژوهش ها بهره گرفت.

در کشور ما، در مقایسه با برخی کشورها، مصاحبه به عنوان فن یا ابزار جمع آوری داده ها کمتر مورد استفاده قرار گرفته و برای تهیه منابع مطالعاتی و راهنمای کافی در زمینه مصاحبه، به ویژه در سطح تخصصی، تلاش های محدودی انجام شده است. از این رو، نا آشنایی افراد علاقه مند به کشف حقایق از طریق مصاحبه، موجب ذهن گرایی، دور شدن از حقایق و حتى انحراف از مسیر صحیح جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات گردیده و در نهایت، منجر به نتیجه گیری هایی شده که از قابلیت اعتماد کمی برخوردار است و نسبت به صحت آنها شک و تردید وجود دارد (یمانی، و دیگران، ۱۳۸۶، ص ۴۳۵).

گراندد تئوری، مصاحبه، کدگذاری و ایجاد نظریه

بدین روی، با توجه به ضرورت آشنایی هرچه بیشتر محققان کشورمان با روش های تحلیل داده های مصاحبه و نیاز به افزایش استفاده از این ابزار، با تلاش پی اچ دی پروپوزال، نوشته حاضر در صدد است، روش های بررسی داده های آنگونه که در گفت و گو پیش می آید، بررسی می کند. او از نیروی ابتکار خود استفاده کند و به ایجاد فرضیه های جدید و آزمودن آن طی مصاحبه می پردازد. در روش هایی مانند روش گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد، نحوه مصاحبه و حصول اطمینان پس از کدگذاری، تحلیل و تفسیر به ایجاد نظریه منتهی میشود. در نظریه داده بنیاد ما شاخص نداریم و بجای آن از ویژگی شاخص ها یا متغیرها کمک میگیریم. فرضیه این نداریم و بجای آن به سوالات و اهداف پروپوزال دکتری تاکید داریم. اگر قصدمان نوشتن ریسرچ پروپوزال دکتری باشد.

انواع مصاحبه نیمه ساختاریافته، بدون ساختار، ساختاریافته

مصاحبه «نیمه ساختاریافته» مصاحبه ای است که در آن، سوالات مصاحبه از قبل مشخص می شود و از تمام پاسخ دهندگان، پرسش های مشابه پرسیده می شود؛ اما آنها آزادند که پاسخ خود را به هر طریقی که می خواهند پاسخ دهند. البته در راهنمای مصاحبه جزئیات مصاحبه، شیوه بیان و ترتیب آنها ذکر نمی شود. این موارد در طی فرایند مصاحبه تعیین می شوند (دلاور، ۱۳۸۳، ص ۱۵۷- ۱۵۸؛ ببی، ۱۳۸۴، ص ۶۰۰).

نوع مصاحبه ای که پژوهشگر انتخاب می کند به اهداف تحقیق و ویژگیهای مصاحبه شوندگان بستگی دارد. اگر مصاحبه گر از قبل، اطلاعات جامعی درباره موضوع و ویژگی های پاسخ دهندگان داشته باشد، همچنین علاقه مند به کسب مجموعه اطلاعات بنیادی مشابهی درباره موضوع باشد یا لازم باشد نمونه بزرگی از پاسخ دهندگان بررسی شوند، می توان از روش مصاحبه «ساختاریافته» استفاده کرد (دلاور، ۱۳۸۳، ص ۱۵۸؛ هومن، ۱۳۸۵، ص ۱۱۷). مصاحبه «بدون ساختار» به عنوان یک جست وجوی مقدماتی برای یافتن موضوعاتی که باید با روش های ساختارمندتر مطالعه شود صورت می گیرد. همچنین جایی که مصاحبه ساختار یافته موجب می شود مصاحبه شونده تحت فشار قرار گیرد یا محقق علاقه مند است برخی از ابعاد تجربه زندگی شخصی مصاحبه شونده را بررسی کند و رسیدن به این هدف تنها از طریق آزاد گذاردن مصاحبه شونده ممکن است، از مصاحبه بدون ساختار استفاده می شود (گیلهام، ۲۰۰۰، ص ۲۱).

فرایند مصاحبه

مصاحبه، اعم از ساختاریافته یا بدون ساختار، مستلزم طی مراحلی است که در ادامه توضیح داده می شود. کوهن و مانین فرایند مصاحبه کامل را شامل شش مرحله ذیل می دانند (کوهن و مانین، ۱۹۸۶، ص ۳۲۰): تعیین هدف: این مرحله با مطالعه اساس نظری پژوهش، تعیین هدف های کلی، اهمیت عملی آنها و علت اینکه چرا روش مصاحبه انتخاب شده است، آغاز می شود. سپس هدفهای کلی به هدف های جزئی تر و ویژه تبدیل می گردد.

طراحی: در این مرحله، ساختار مصاحبه تعیین شده و راهنمای آن تهیه می شود. این کار مستلزم تبدیل اهداف تحقیق به سوال هایی است که بتواند آنچه را محقق درصدد دست یافتن به آنهاست، منعکس سازد. معمولا تهیه سوال ها با نوشتن متغیرهایی که در تحقیق باید مطالعه شود، آغاز می گردد. سپس درباره نوع سوالها (باز پاسخ یا بسته پاسخ) با توجه به ملاحظاتی مانند اینکه مصاحبه گر می خواهد به بررسی عمیق اظهارات پاسخ دهندگان بپردازد یا نه، تحصیلات پاسخ دهندگان، انتظاراتی که می توان از پاسخ دهنده داشت، سطح انگیزش مصاحبه شونده، میزان آگاهی مصاحبه گر از موقعیت پاسخ دهنده و نوع روابطی که مصاحبه گر می تواند انتظار داشته باشد با پاسخ دهنده برقرار کند، تصمیم گیری می شود. علاوه بر این، در تحقیقات کیفی، محقق می تواند هنگام انجام مصاحبه، سوالها را تغییر دهد یا برای پیگیری پاسخ، سوال جدیدی مطرح کند (گال و همکاران، ۱۳۸۳، ص ۵۳۳).

انجام مصاحبه: این مرحله با انتخاب مصاحبه شوندگان آغاز می شود. در شروع هر مصاحبه، مصاحبه گر باید خود را معرفی کند و تلاش نماید و دوستانه ای ایجاد شود. مصاحبه گر باید همواره به خاطر داشته باشد از دخالت دادن پیش داوری ها، دیدگاه ها و آگاهی های قبلی خود بر رفتارش جلوگیری کند. همچنین تا حد ممکن، از خارج شدن پاسخ دهنده از حیطه سوال و به حاشیه رفتن او جلوگیری کند.

نگارش: ثبت پاسخ های مصاحبه شوندگان ممکن است در طی فرایند مصاحبه انجام شود و یا پاسخ ها با وسایلی مانند ضبط صوت ضبط شود، سپس به صورت متن نوشتاری در آید. ثبت پاسخها می تواند به صورت خلاصه یا مفصل همراه با شرح جزئیات انجام شود. ۵٫ تجزیه و تحلیل: پس از تهیه متن نوشتاری پاسخ های مصاحبه شوندگان، فرایند بررسی محتوای آشکار و پنهان داده های به دست آمده از گفته ها و نوشته ها آغاز می شود. هدف این فرایند کشف ارتباط درونی اجزا و عناصر تشکیل دهنده داده ها، دستیابی به قصد واقعی مصاحبه شونده، یافتن شرایط و محیطی که با داده ها مرتبط است و در نهایت، ارائه نتایجی واقع بینانه است. همان گونه که گیلهام اشاره می کند، فرایند تحلیل داده ها شامل شناسایی گفته های اساسی و کلیدی و دسته بندی آنها بر حسب مقوله هاست (گیلهام، ۲۰۰۰، ص ۵۹).

در گفت و گوهای پیاده شده از نوار، معمولا بسیاری از مطالب اضافی و تکراری است. بنابراین، محقق با شناسایی و پاکسازی نوشته می تواند به راحتی نکات اساسی موجود در هریک از متن های مصاحبه را شناسایی کند. سپس با انتخاب مقوله ها، گفته های اساسی مربوط به هر مقوله در تمام متن های مصاحبه ها را در کنار یکدیگر قرار دهد و دسته بندی کند. مجموعه مقوله ها باید «جامع» و «مانع» باشد. «جامع» بودن به این معناست که مقوله های اصلی و فرعی که برای هر متغیر یا سوال مصاحبه در نظر گرفته می شود، تمام عناوین یا ابعاد گوناگون متغیر موردنظر در سوال را تحت پوشش قرار دهد، و منظور از «مانع» بودن این است که گفته یا ایده ای که مربوط به یک مقوله است، واقعا به هیچ مقوله دیگری تعلق نداشته باشد. محقق برای دسته بندی و تحلیل داده های مصاحبه بر حسب موضوع پژوهش، سازمان یافتگی مصاحبه، و رویکرد پژوهش، روش های گوناگونی را می تواند به کار گیرد که به سه روش تحلیل کمی، ساختاری و تفسیری تقسیم می شوند. در ادامه، این روش ها بررسی می شوند.

تهیه گزارش از مصاحبه

 پژوهشگر پس از تحلیل داده های مصاحبه، باید نتایج آن را در قالب یک گزارش در اختیار دیگران قرار دهد. اگر پژوهش براساس دیدگاه کمی انجام شود، سبک نگارش گزارش آن عینی، بی طرفانه و دارای ساختار متعارف و بر اساس دستورالعمل های مقالات علمی است. هنگامی که پژوهش بر اساس دیدگاه کیفی انجام شود، گزارش یافته های مصاحبه نیز مانند سایر روش های کیفی جمع آوری داده ها، با سبکی خلاقانه و هنری تهیه میشود و در آن از تمهیدات و فنون ادبی برای روح بخشیدن به دیدگاه ها استفاده می شود. در این گزارش، پژوهشگر دیدگاه های خود را نیز دخالت می دهد و در جاهایی که لازم است آنها را یادآوری می کند (گال و همکاران، ۱۳۸۳، ص ۱۰۰۹).

روش ها تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه

 متن پیاده شده مصاحبه ها با سه روش کمی، ساختاری و تفسیری، تجزیه و تحلیل می شود ١. تحلیل کمی برای این منظور، از روش های آماری استفاده می شود. در این نوع تحلیل، متن نوشتاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کدگذاری و شمارش می شود و در جدول توزیع فراوانی ثبت می گردد. سپس اطلاعات موجود در جدول با استفاده از روشهای آمار توصیفی، متناسب با نوع متغیرها یا تحقیق، روش تحقیق، و هدف تحقیق، تجزیه و تحلیل می شود. محقق می تواند شاخص های آماری مانند درصدهای توزیع، فراوانی و درصد تراکمی را محاسبه کند (حافظ نیا، ۱۳۷۷، ص ۱۹۹) و یا ارقام و اعداد به دست آمده را برای انجام محاسبات آمار استنباطی – مانند وجود همبستگی آماری – بررسی نماید (فرخزاد، ۱۳۸۴، ص ۲۸۸). تحلیل کمی برای بررسی داده های مصاحبه های ساختاریافته در پژوهش های پیمایشی به کار گرفته می شود. در این مصاحبه ها، سوالها ممکن است بسته پاسخ یا باز پاسخ باشد. هنگامی که سوال ها بسته پاسخ هستند، راهنمای مصاحبه شبیه یک پرسشنامه است (پیوست ۱).

جایی که سوالها باز پاسخ هستند، دو روش می تواند به کار گرفته شود. در روش اول، مصاحبه گر راهنمای مصاحبه خود را از قبل، کدگذاری می کند و در حالی که مصاحبه شونده آزادانه پاسخ می دهد، مصاحبه گر محتوای پاسخ یا بخشی از آن را مطابق مقوله های از قبل تعیین شده، علامت گذاری می کند. داده های به دست آمده از این سوالات نیز مانند سوالات بسته پاسخ، استخراج، تجزیه و تحلیل، و گزارش می شود. جایی که برای تحلیل پاسخهای سوالات باز، از قبل تصمیم گیری نشده باشد ابتدا واژه ها، جمله ها و مفاهیم شناسایی و به رمزهای عددی تبدیل می شود، سپس ارقام یا اعداد به دست آمده برای محاسبه شاخص های آمار توصیفی و استنباطی، مورد استفاده قرار می گیرد (فرخزاد، ۱۳۸۴، ص ۲۸۸).

تحلیل ساختاری

در تحلیل ساختاری متن پیاده شده، اجزای ساختار متن نوشتاری مصاحبه، یعنی واژه ها، مفاهیم و ارتباط میان آنها بر حسب میزان تکرار، تعداد واژه ها، الفاظ، کنایه ها و اصطلاحات به کار رفته در جمله ها و میزان تکرارشان شمارش و بررسی می گردد تا الگوهای موجود در گفته ها کشف شود (همان، ص ۲۸۹ – ۲۸۶). طرفداران این نوع تحلیل از فنون و روش های گوناگونی استفاده می کنند که از جمله آنها روش تحلیل ارتباطی است. با این روش، محقق می کوشد روابط میان موضوعات یا مسائل را شناسایی و معرفی کند. فرض اساسی تحلیل روابط این است که واژه ها و عباراتی که افراد مطرح می کنند به خودی خود، دارای معنای ذاتی نیست، بلکه معانی از طریق تحلیل روابط، یعنی کشف پیوندها و ارتباط های میان مفاهیم، واژه ها یا عبارات درون متن به وجود می آید. بنابراین، نباید مفاهیم به عنوان واحدهای مجزا یا بسته های معنایی در نظر گرفته شود، بلکه باید به عنوان نمادهایی به کار گرفته شود که معنای خود را در ارتباط با سایر نمادهای موجود در متن به دست می آورد. طبق نظر ویلکینسون[۱] و بیرنینگهام[۲] الگوی تحلیل روابط دارای هفت مرحله به شرح ذیل است (ویلکینسون و بیرنینگهام، ۲۰۰۳، ص ۷۶-۷۸):

تصمیم گیری درباره سوال

سوالی که به دقت و با مهارت تهیه شده است، می تواند تعداد موضوعها، مسائل و زیر مجموعه های آنها را که باید بررسی شود محدود می کند و مدیریت کل فرایند تحلیل را امکان پذیر می سازد. برای مثال، در پژوهشی سوال اساسی این است که طبق مصاحبه های به چاپ رسیده در فلان روزنامه، «بهترین شیوه مدیریت خدمات بهداشتی چیست؟»

تعیین چارچوب تحلیل

هنگامی که سوال تعیین شد، لازم است برای تحلیل تعیین شود که متن چند مصاحبه و یا مصاحبه با کدام یک از مصاحبه شوندگان باید تحلیل شود. برای مثال، در پژوهش مذکور، ممکن است تصمیم گرفته شود از میان مصاحبه های چاپ شده تنها دو مصاحبه تحلیل گردد.

تصمیم گیری و بررسی ها

 درباره اینکه چه نوع رابطه ای باید بررسی گردد باید تصمیم گیری شود. برای بررسی روابط میان واژه ها، عبارات یا سایر واحدهای تحلیل، می توان از رویکردهای «استخراج اثر»، «تحلیل تشابه یا نزدیکی» و «ترسیم نقشه شناختی» استفاده کرد.

الف. استخراج اثر: تحلیل روابط مبتنی بر اثر، شامل ارزیابی عاطفی گفته ها و مسائل مطرح شده است. در این تحلیل، برای توصیف اظهارنظرهای عاطفی گوینده و کشف زبانی که به کار گرفته است، بر واژه ها و اصطلاحات و روابطی که حاکی از عواطف است تأکید می شود. برای مثال، در پیوست ۲ یکی از مصاحبه های چاپ شده در زمینه مدیریت خدمات بهداشتی، اصطلاح «برای اولین بار» نشان دهنده عاطفه مثبت مصاحبه شونده نسبت به طرح اجرا شده و اصطلاح «در غیر این صورت» و «مشکل پرداخت دستمزد» نشان دهنده نگرانی او نسبت به سرایت این مشکل از بخش راه آهن به بیمارستانهای ایالت است.

ب. بررسی تشابه یا نزدیکی: در این تحلیل، متن برای کشف واژه ها یا گفته ها و نزدیکی آنها با سایر واژه ها یا اصطلاحات از قبل تعریف شده ای که با سوال های پژوهش مرتبط است، بررسی می شود. در این رویکرد، محقق ابتدا متنی را که باید تحلیل شود به منظور جست و جوی وجود این واژه ها به دقت مطالعه می کند. سرانجام، واژه های مشابه از نظر معنا را شناسایی و شمارش می کند. سپس رابطه میان این واژه ها را با استفاده از اعداد ارزش گذاری نموده، معنادار می کند. برای مثال، در پیوست ۲ واژه ها یا مفاهیمی که ارتباط نزدیکی با واژه مدیریت و زیر مجموعه های آن دارند مثل واژه «دستمزد»، «مدیران»، مدیریت بیمارستان و «عملکرد» در متن شناسایی شده است.

ج. ترسیم نقشه شناختی: در این رویکرد، پژوهشگر به جای پرداختن به عناصر درونی، الگویی برای محتوای ظاهری متن نوشته شده ارائه می دهد.

کد گذاری و دسته بندی در مصاحبه

تصمیم گیری درباره نوع تحلیل، تعیین خواهد کرد چه واژه هایا مفاهیمی باید کدگذاری و مقوله بندی شود. برای مثال، اگر محقق قصد دارد بر اساس رویکرد استخراج اثر، توصیه های مثبت و منفی درباره مدیریت خدمات بهداشتی را رمزگذاری کند باید متن ها را به دقت مرور کرد و توصیه های ارائه شده را در دو دسته مثبت و منفی طبقه بندی نمود. در مثال ذکر شده، توصیه تغییر روند پرداخت دستمزد می تواند مفهومی منفی، و واگذاری مدیریت به بخش خصوصی مفهومی مثبت داشته باشد.

کشف روابط: در این مرحله، محقق با بررسی جای واژه ها و مفاهیم در متن، تعداد دفعاتی که به کار رفته اند، همراهی با مسئله اصلی یا مسائل موردنظر در پژوهش، پیوندها و روابط میان واژه ها و مفاهیم را نشان می دهد.

رمزگذاری روابط: در این مرحله، پژوهشگر با رمزهای ارتباطی – برای مثال رمزهای نشان دهنده ارتباط مثبت (اعداد مثبت) و رمزهای نشان دهنده ارتباط منفی (اعداد منفی) – متن موردنظر را رمزگذاری می کند. ۷. تحلیل روابط: در این مرحله، تحلیل اطلاعات با استفاده از فنون آماری مثل ترسیم «ماتریس» و محاسبه ضریب همبستگی انجام می شود. برای مثال، در تحقیق مذکور، پژوهشگر می تواند تمام رمزهای مثبت یا منفی را شمارش کرده، با بررسی تعداد آنها، پیوندهایی میان مفاهیم و واژه ها پیدا کند یا به بررسی ارتباطهای مستقیم و غیر مستقیم آنها بپردازد، سپس روابط را به شکل نمودار ارائه دهد.

یک نکته مهم در تحلیل کمی و ساختاری این است که پس از طی مراحل تجزیه و تحلیل، لازم است پژوهشگر بر اساس نتایج به دست آمده، به قضاوت درباره فرضیه های مطرح شده بپردازد و یا به سوالات اساسی موردنظر در پژوهش پاسخ دهد. در این زمینه، محقق با استفاده از عقل، منطق، غور و اندیشه باید به کشف واقعیت بپردازد (حافظ نیا، ۱۳۷۷، ص ۱۹۹-۲۰۲). گاهی نتایج نشان میدهد که در اجرای پژوهش، مسائل و مشکلاتی وجود داشته است. برای مثال، داده ها کم بوده یا در فرضیه ها و سوال های پژوهش نارسایی و نقص وجود داشته است (فرخزاد، ۱۳۸۴، ص ۲۸۹). از این رو، ایجاد تغییر در آنها و یا انجام مصاحبه های اضافی لازم خواهد بود.

تحلیل تفسیری

در این روش تحلیل، پژوهشگر در صدد است تا در حد امکان، به آشکار نمودن پیام های نهفته در متن نوشتاری مصاحبه بپردازد (همان، ص ۲۸۱). طبق توصیه گیلهام، برای دستیابی به این هدف، متن مصاحبه باید به طور کامل و با شرح جزئیات نوشته شود (گیلهام، ۲۰۰۰، ص ۶۳). سوالهای اصلی پرسیده شده، یادآوریها، کندو کاوهایی که مصاحبه گر انجام داده است و سوال های مکمل در آن باید ذکر شود تا بتوان به درک کاملی از آنچه مصاحبه شونده گفته است، دست یافت. محققان برای معنا بخشیدن به این متن ها، آنها را با دو رویکرد مرور کرده، کدگذاری می کنند. در رویکرد اول، محقق با مرور ادبیات موجود درباره موضوع پژوهش، ایده هایی را درباره چه موضوعات و مفاهیمی باید برای رمزگذاری انتخاب شود، به دست آورده است و نظریه ای را از قبل در ذهن خود دارد. بر اساس آنها، رمزها را تعریف کرده، سپس مفاهیم جدیدی متناسب با آنها از داده های مصاحبه استخراج می کند. در رویکرد دوم، هدف پژوهشگر دستیابی به نظریه زمینه ای است. به عبارت دیگر، درصدد جست و جوی نظریه ای است که در متن یادداشتهای مصاحبه ها وجود دارد، نه نظریه ای که از قبل تعیین شده است. بنابراین، تعیین رمزها، تشخیص مفاهیم، و تدوین نظریه بخش های فرایند درهم تنیده تحلیل است و آنها بدون استفاده از ادبیات و از طریق کدگذاری باز رمزگذاری انتخابی یا رمزگذاری محوری، از داده ها استخراج می شود.

در هر دو رویکرد، به عقیده روبین (۲۰۰۵) و گیلهام (۲۰۰۰) برای تحلیل تفسیری متن یادداشتها پژوهشگر باید مراحل ذیل را طی کند

١. به ترتیب، متن های پیاده شده مرور شوند.

٢. در هر متن، گفته های اساسی برجسته گردد؛ زیر آن خط کشیده شود یا پررنگ تر درج گردد. همچنین گفته های تکراری، جمله های معترضه، گفته های انحرافی و سایر داده های نامربوط نادیده گرفته شود.

۳. برخی از گفته های مشابه که به نظر می رسد چیز تازه ای را مطرح می کند مشخص شود. هنگامی که تمام متنها مرور شد، پژوهشگر باید دوباره به متن اولیه برگشته، آنها را مرور کند تا اطمینان یابد در برجسته کردن گفته های اساسی، دچار غفلت نشده است. علاوه بر این، به این سوال پاسخ دهد که در میان گفته های اساسی تعیین شده، آیا گفته هایی وجود دارد که واقعا اساسی نیست. گاهی لازم است از فرد دیگری بخواهد تا مجموعه متن ها را جداگانه علامت گذاری کند. سپس آنچه را او برجسته کرده است با علامت گذاری های خود، مقایسه کند و در صورت نیاز آنها را تغییر دهد.

 پژوهشگر باید دوباره به اولین متن باز گردد و با مرور گفته های اساسی برجسته شده، سعی کند مجموعه ای از مقوله ها را از پاسخهای داده شده به هر سوال استخراج کند و عناوین ساده ای به آنها اختصاص دهد. روشن است که از اولین متون پیاده شده، تعداد زیادی مقوله استخراج می شود، اما به تدریج، از متن های بعدی تعداد عناوین استخراج شده کاهش می یابد؛ زیرا افراد به نکات مشابهی اشاره کرده اند (پیوست ۳).

 در این مرحله، محقق باید به فهرست مقوله ها نگاه کرده، از خود بپرسد: آیا آنها می توانند با یکدیگر ترکیب شوند. هنگامی که این فهرست را بررسی می کند، ممکن است متوجه شود برخی از عناوین یادداشت شده مناسب یا ضروری نیست و باید حذف شود. برای اطمینان بیشتر، لازم است از افراد دیگری بخواهد تا نظام مقوله بندی را مرور کند (پیوست ۴).

پس از تعیین نظام مقوله بندی نهایی، پژوهشگر باید دوباره سراغ متن های پیاده شده برود و هر گفته اساسی مشخص شده را با فهرست مقوله ها مقایسه کند و ببیند که نکته گفته شده در کجای فهرست مقوله ها آمده است. جلوی گفته هایی که به راحتی نمی تواند آن را به هیچ مقولهای ربط دهد، علامت سوال (؟) بگذارد. علاوه بر آن، در صورت لزوم باید واژه ها را در عناوین مقوله ها تغییر دهد یا مقوله های جدید اضافه کند تا با گفته ها بهتر تناسب پیدا نماید و بتواند شامل گفته هایی شود که درباره شان تردیدی وجود دارد یا جز پاسخ های اصلی محسوب نشده اند.

 لازم است پژوهشگر مقوله های هر سوال را در یک جدول تحلیل – شبیه جدول شماره ۵ – وارد کند. عناوین مقوله ها در بالا و نام یا رمزهای پاسخ دهندگان در کنار آن نوشته شود. سپس در هر خانه، آنچه پاسخ دهندگان گفته اند یا بخشی از آنها را وارد کند. این کار در مرحله بعد، که باید شرح گفته های مصاحبه شوندگان به تفصیل نوشته شود، به یافتن جای گفته های مربوط به هر مقوله کمک می کند. با انجام فعالیت های ذکر شده، محتوای آشکار متن ها تحلیل و توصیف می شود. اکنون پژوهشگر برای تحلیل معنای واقعی آنچه افراد گفته اند، باید آنچه را افراد درباره هر مقوله با شیوه های گوناگون بیان کرده اند، در کنار یکدیگر قرار دهد تا معنای پنهان آنچه مصاحبه شوندگان گفته اند درک شود. این کار هنگامی که افراد از واژه های گوناگون و شکل های متفاوت بیان برای گفتن یک موضوع استفاده کرده اند، کاری مشکل است (پیوست ۵).

هر کس هنگام تحلیل، ممکن است از عنوان مقوله ها و گفته های مصاحبه شوندگان، استنباط متفاوتی داشته باشد و حتی ترجیحهای خود را نیز دخالت دهد. در نتیجه، ممکن است مقوله ها اشتباه به کار گرفته شود. برای ممانعت از آن، پژوهشگر تحلیل گر پیش از شروع تحلیل، باید شالوده اساسی استنباط خود را به وضوح مشخص کند. کار دیگری که لازم است پژوهشگر انجام دهد، استفاده از «مرور همت»[۳] است. منظور این است که پژوهشگر از فرد دیگری که از نظر مهارت با او برابر یا بالاتر است، کمک بگیرد؛ متن پیاده شده علامت گذاری نشده ای را در اختیار او قرار دهد، ماهیت پژوهش را برای او تبیین کند و از او بخواهد گفته های اساسی را برجسته کند. سپس آنها را با تحلیل خود مقایسه نماید. اگر همتا گفته هایی را برجسته نکرده، اما پژوهشگر آن را به عنوان گفته اساسی مشخص ساخته است و بعکس، جای تأمل وجود دارد (گیلهام، ۲۰۰۰، ص ۷۰-۷۳).

البته زمانی که پژوهشگر با رویکرد نظریه زمینهای رمزگذاری را انجام می دهد رمزها را براساس معنای موردنظر مصاحبه شوندگان تعریف می کند. در نتیجه، هنگام خواندن هر خط یابند، از خود می پرسد: منظور یا احساس مصاحبه شونده چیست و سپس پاسخ را در یک لغت یا اصطلاح خلاصه می کند. هر گاه در حین مرور سایر متن ها، متوجه شود مصاحبه شوندگان برداشت متفاوتی بیان کرده اند، ممکن است ایده پژوهشگر درباره معنای مقوله تغییر کند. در نتیجه، مجبور به رمزگذاری دوباره به منظور هماهنگ کردن یافته های خود شود (روبین و روبین، ۲۰۰۵، ص ۲۵۰).

بزرگ ترین فایده تحلیل موشکافانه ای که پژوهشگر تا این مرحله انجام داده این است که یافته های اساسی و جزئیاتی را که بر حسب مقوله ها دسته بندی شده، در اختیار او قرار می دهد. برای انجام تحلیل نهایی، همان گونه که گیلهام توصیه می کند (گیلهام، ۲۰۰۰، ص ۷۳)، پژوهشگر نیاز به یک توقف قریب یک هفته ای دارد؛ زیرا در پایان این زمان، می تواند با دیدی تازه و ذهنی سازمان یافته تر، به اطلاعات باز گردد و به نوشتن شرح مفصل و تفسیر اظهارات و وقایع بپردازد. در این مرحله، برای نوشتن بخش تفسیری مطالعه، پژوهشگر ممکن است بخواهد یک نظریه را گسترش دهد و یا نظریه زمینه ای را ارائه دهد. بنابراین، باید فکر کند و تصمیم بگیرد چگونه نتایج به دست آمده را درون یک نظریه جامع در کنار یکدیگر قرار دهد. برای ربط دادن مفاهیم با یکدیگر، از چند شیوه می تواند استفاده کند.

یک شیوه استفاده از الگوی سوال ها است که طی مصاحبه ها تهیه شده و نشان دهنده ایده پژوهشگر درباره موضوع پژوهش است. دومین شیوه بررسی مصاحبه ها با دقت بیشتر برای یافتن این موضوع است که چطور مصاحبه شوندگان موضوعات اساسی را با یکدیگر ربط دادهاند؟ سومین شیوه مطالعه ادبیات منتشر شده است که نه تنها مفاهیم اساسی بلکه نحوه ربط دادن آنها را نیز به پژوهشگر نشان می دهند. چهارمین شیوه آن است که پژوهشگر بر اساس نظریه ای که در ذهن دارد، در این باره که مفاهیم و موضوعات چگونه می توانند با یکدیگر مرتبط باشند، تصمیم بگیرد. سپس به ایده های خود بازگردد و ببیند آیا چنین ارتباطی در آنها قابل مشاهده است یا خیر؟ با انتخاب یکی از شیوه ها، پژوهشگر باید به ربط دادن نتایج به دست آمده اقدام کند. او ممکن است از داده ها فراتر رود، مفاهیمی را به دلیل کمبود شواهد کنار بگذارد و برخی را تغییر دهد و برخی دیگر را ترکیب کند.

بنابر این، در نوشتن گزارش، پژوهشگر تنها به بازتولید گفته ها و توضیح فرایندها نمی پردازد، بلکه او باید توضیح یا توصیف قابل فهمی را فراهم کند، در حالی که شواهد کافی برای بحث های نظری خود فراهم می سازد (روبین و روبین، ۲۰۰۵، ص ۲۴۰-۲۴۵). برای این منظور، در شرح مفصل داده های مصاحبه، لازم است پژوهشگر به ربط دادن و جمع بندی عقاید و نظرهای مصاحبه شوندگان همراه با ذکر نقل قول های مستقیم و غیر مستقیم بپردازد (پیوست ۶).

برای تهیه این گزارش توجه به چند نکته ضروری است:

اول. لازم نیست تمام گفته های مربوط به یک مقوله نقل شود، بلکه فقط باید مجموعه ای از پاسخ های متنوع به عنوان نماینده تمام گفته ها ذکر شود. البته اگر گفته های متفاوتی وجود دارد باید برای ارائه دقیق دیدگاه ها اضافه شود. برخی از پاسخ دهندگان یک نکته مشابه را به شیوه ای واضح تر، پرشورتر، یا به طرزی متفاوت با دیگران بیان کرده اند. این گفته ها برای نقل قول مستقیم متناسب تر است. در مجموع، نقل قول های انتخاب شده باید تصویر منسجمی از موضوع موردنظر ارائه دهد. در ذیل هر عنوان فرعی، باید یک یا دو بند مقدماتی ارائه گردد و سپس به گفته های مصاحبه شوندگان پرداخته شود. البته ربط دادن میان آنها ضروری است. در صورت لزوم، او می تواند دو یا چند نقل قول را، که به یک نقطه نظر اشاره دارند، پشت سر هم بیاورد.

دوم. برای رعایت اصل «محرمانه ماندن»، پژوهشگر باید از ذکر نام مصاحبه شوندگان خودداری کند و به جای آن، به هریک از آنها رمزی اختصاص دهد و در هر جا به نظر آنها اشاره می کند از این رمز استفاده نماید. پژوهشگر می تواند با ذکر مشخصات مهم پاسخ دهندگان، مانند نوع مدرک، محل تحصیل، رشته تحصیلی، سابقه خدمت، محل خدمت (پیوست ۷) و زمان اجرای مصاحبه به خواننده اطمینان دهد که اطلاعات جدید بوده و فرد مذکور درباره موضوع موردنظر اطلاعات کافی داشته که نتیجه آن ایجاد اعتماد به داده های مصاحبه است.

سوم. خطری که در اینجا وجود دارد تأثیر عمدی یا غیر عمدی تعصب های پژوهشگر در انتخاب نقل قول هاست. او باید تا حد ممکن، آن را کنترل کند. روش اساسی این کار آن است که پژوهشگر هنگامی که گفته ای را نقل می کند، در جدول مقوله ها، جلویش علامت بگذارد. پس از نوشتن شرح مفصل گفته های مربوط به هر مقوله، تمام گفته های نقل شده و نشده را به منظور بررسی دلایل خود در انتخاب یا عدم انتخاب، به دقت بررسی کند. همچنین توجه داشته باشد که ممکن است نکات ظریف یا اختلاف های جزئی وجود داشته باشد که فقط با یک یا دو نقل قول نمی توان آنها را نمایان کرد (گیلهام، ۲۰۰۰، ص ۷۶-۷۹).

چهارم. یکی از راه های نشان دادن انواع نظرهای ذکر شده و تفسیر آنها ذکر تعداد و درصد مصاحبه شوندگانی است که دیدگاه موردنظر را دارند و یا مخالف آن هستند. گاهی در میان گفته ها، تصویر پیچیده ای از موضوع وجود دارد. از این رو، باید الگویی از گفته های مصاحبه شوندگان نیز به شکل جدول یا نمودار تهیه شود.

درباره تعداد نقل قول ها، گیلهام توجه به دو نکته را توصیه می کند: اول آنکه اگر همه یا بیشتر مصاحبه شوندگان به نکته اساسی مشابهی اشاره کرده اند، این اشتراک بهتر است به وسیله طیفی از نقل قول ها نشان داده شود؛ زیرا ذکر یک نقل قول، این پیام را به همراه دارد که این فقط نظر یک نفر است.

دوم آنکه اگر چه افراد ممکن است تقریبا چیز مشابهی را مطرح کنند اما اختلاف های جزئی در دیدگاه ها و تفاوت های ظریف و مهم در جزئیات فقط می تواند به وسیله ذکر مجموعه ای از نقل قولها آشکار شود (گیلهام، ۲۰۰۰، ص ۷۷). مزایا، معایب و انتخاب روش تحلیل در مصاحبه هریک از روش های تحلیل داده های مصاحبه مزایا و معایبی دارد و در آن محقق هدفی را دنبال می کند. هنگامی که محقق داده های مصاحبه را به صورت کمی تحلیل می کند درصدد یافتن پاسخ سوالها یا فرضیه هایی است که از قبل تعیین شده. مزیت این نوع تحلیل آن است که روش های آماری نه تنها برای دقت بخشیدن و تلخیص دقیق یافته ها، بلکه برای اصلاح کیفیت تفسیر و استنتاج به کار می رود و امکان تعمیم نتایج به دست آمده از مصاحبه شوندگان به جامعه ای را که این افراد از آن انتخاب شده اند، به وجود می آورد (هولستی، ۱۳۷۳، ص ۲۲۹). با وجود این مزیت، در تحلیل کمی، غالبا موضوعات پیچیده به صورت سطحی بررسی می شود. علاوه بر این، محقق باید بتواند مفاهیم را به گونه ای تعریف عملیاتی کند که بیشترین ارتباط را با هدف های تحقیق داشته باشد؛ اما به کار بردن همین تعاریف به نحو یکسان در خصوص اظهارات همه مصاحبه شوندگان کار آسانی نیست. از سوی دیگر، مصاحبه گر با پرسیدن سوال های یکسان از همه مصاحبه شوندگان و با نسبت دادن نیت یکسان به همه مصاحبه شوندگانی که نظر خاصی می دهند موظف به اجرای این شرط لازم در تحلیل کمی است (ببی، ۱۳۸۴، ص ۵۶۹). از این رو، درک کامل دیدگاه ها و افکار و اندیشه های افراد امکان پذیر نیست.

در تحلیل ساختاری گفته های مصاحبه شوندگان، محقق درصدد شناسایی ترتیب و توالی الگوهای گفتاری و مقدار تکرار آنهاست. داده های این مصاحبه ها ممکن است نشان دهنده پیام های بین فردی باشد که الزام های عملی و نظری را به وجود می آورد (گال و همکاران، ۱۳۸۳، ص ۹۹۰). رمزگذاری و مقوله بندی در این تحلیل می تواند شامل تحلیل پیام های آشکار و پنهان باشد. رمزگذاری پیام های آشکار با تحلیل کمی مشابه است. در این تحلیل، واژه ها با کلماتی که دارای مفهومی مشابه هستند تحت عنوان یک مقوله شمارش می شوند.

مزیت این نوع تحلیل آن است که چون بیشتر جنبه کمی دارد، تأثیر گذاری ذهن یا شخصیت پژوهشگر (تحلیل گر) به حداقل می رسد. مزیت دیگر آن، سادگی کار تحلیل، اندک بودن هزینه، و صرف وقت کمتر در آن است (فرخزاد، ۱۳۸۶، ص ۲۸۴-۲۸۶). پایایی در رمزگذاری مزیت دیگری است که به خواننده گزارش پژوهش امکان می دهد دقیقا بفهمد مفهوم موردنظر چگونه سنجیده می شود.

اما نقطه ضعف این روش اعتبار آن است؛ زیرا این ادعا که همه مصاحبه شوندگان از واژه های موردنظر یک مفهوم را در نظر دارند، به نوعی بررسی غنی تر و عمیق تر از شمارش تعداد تکرار یک یا چند واژه نیاز دارد. اگر پژوهشگر بخواهد پیام های پنهان یا معنایی را که در پشت کلمه ها نهفته است بررسی کند، تنها بررسی روابط ظاهری واژه ها کافی نیست، بلکه باید چندین بار متن پیاده شده مصاحبه ها را مطالعه نماید تا بتواند ادعا کند معنای موردنظر مصاحبه شوندگان همان چیزی است که استنباط شده است؛ به ویژه آنکه اگر چند نفر کار مقوله بندی را انجام دهند ممکن است هریک از آنها تعاریف یا معیارهای متفاوتی را به کار گیرند (ببی، ۱۳۸۴، ص ۶۵۵). بهترین راه حل برای این مسئله آن است که از هر دو روش تحلیل پیام های آشکار و پنهان استفاده شود. میزان همخوانی نتایج به دست آمده از طریق هر دو تحلیل، اعتبار نهایی یافته های مصاحبه را افزایش می دهد.

در تحلیل تفسیری، مصاحبه گر به دنبال تحلیل داده های مصاحبه های بدون ساختار به عنوان ابزاری برای بررسی عمیق دیدگاه مصاحبه شوندگان است. هدف او توسعه یک نظریه یا ارائه نظریه زمینهای است که در درون گفته های مصاحبه شوندگان وجود دارد. بنابراین، او با تحلیل داده های مصاحبه در صدد است تا برای مسئله پژوهش فرضیهای کلی ارائه دهد. سپس در جست و جوهای بعدی خود در صدد است مواردی را بیابد که با فرضیه اول در تضاد است و براساس آنها، تصمم بگیرد که از آن فرضیه چشم بپوشد یا آن را جرح و تعدیل کند. این فرایند، که چارماز[۴] آن را «تحلیل استقرایی» می نامد، برای یافتن الگوها و روابط میان متغیرها از توصیف فراتر می رود (چارماز، ۲۰۰۲، ص ۸). خطری که در این شکل از تحلیل وجود دارد آن است که پژوهشگر برای حمایت از فرضیه ای که پدید می آید ممکن است داده های مصاحبه را غلط دسته بندی کند و براساس آن، به نتیجه ای غلط دست یابد. برای پرهیز از این خطا، می تواند از فنون یا راهبردهایی کمک بگیرد؛ از جمله اینکه از کسانی که در طرح تحقیق شرکت نداشته اند بخواهد تفسیرهای تحلیلی پژوهشگر را با دقت بخوانند تا ببینند که آیا با پژوهشگر موافقند یا نه؟ و سرانجام، آنچه را با فرضیه پژوهشگر هماهنگ نیست در گزارش پژوهش ذکر کند (هومن، ۱۳۸۵، ص ۱۶۰؛ ببی، ۱۳۸۴، ص ۵۵۹). این نوع تحلیل وقت گیر است و نیاز به مهارت، دقت و خلاقیت دارد و لازم است پژوهشگر تازه کار در این زمینه، نزد افراد متخصص آموزش ببیند و در حین تحلیل، از راهنمایی آنها استفاده کند (سیل، ۱۹۹۹، ص ۲۰۲؛ و ایلیس، ۲۰۰۷، ص ۱۸۳).

با نگاهی به موارد مذکور، می توان گفت: هنگام استفاده از مصاحبه نیز مانند سایر ابزارهای جمع آوری داده ها، پژوهشگر به دنبال کشف سازه ها، مفاهیم، مضامین و ویژگی های برجسته یک موضوع و پی بردن به الگوهای علی یا رابطه هاست. در تحلیل کمی و ساختاری، سازه ها یا متغیرهای مورد نظر پژوهشگر بر حسب بودن یا نبودن در گفته های مصاحبه شوندگان شمارش و مطالعه می شود. چنانچه یافته های مربوط به یک متغیر در تمام موارد به صورت منظم همگام با اعداد مربوط به متغیرهای دیگر تغییر کند پژوهشگر می تواند به این نتیجه برسد که بین متغیرها ارتباطی علی وجود دارد. در این تحلیل ها به عقیدۂ گال و همکارانش استنباط غالبا کمی است (گال و همکاران، ۱۳۸۳، ص ۶۵۵). بعکس، در تحلیل تفسیری، پژوهشگر با بهره گیری از ساختار معنایی، داده ها را تفسیر می کند (همان، ص ۹۸۹).

هر پژوهشگر با توجه به مزایا و معایب ذکر شده، همچنین اولویت، رویکرد و اهداف پژوهش، باید تصمیم بگیرد از کدام یک از شیوه های تحلیل برای بررسی یافته های مصاحبه های انجام شده استفاده کند. به عقیده برخی از صاحب نظران بهترین کار آن است که تحلیلگر از سه روش مذکور همراه با یکدیگر استفاده کند. همان گونه که ایشان تأکید می کنند نباید تصور کرد که تحلیل تفسیری موجب کسب بینش و بصیرت عمیق می شود، و در مقابل، تحلیل کمی یا ساختاری سطحی بوده و تنها روشی برای تأیید یا عدم تأیید فرضیه ها (در تحقیقات کمی) با یافتن پاسخ سوالهاست. میان این روش ها ارتباطی درونی وجود دارد و استفاده ترکیبی از آنها موجب می شود معایب یک روش با مزایای روش دیگر جبران گردد (هولستی، ۱۳۷۳، ص ۹۰).

روایی پایایی؛ قابلیت اعتماد داده های مصاحبه

 برخی از صاحب نظران معتقدند: در پژوهش های کیفی نیز مانند پژوهش های کمی، محققان برای نشان دادن صحت یافته های خود، باید برای افزایش اعتبار و پایایی داده ها، روش هایی را که محققان کمی استفاده می کنند، به کار گیرند (سیل، ۱۹۹۹، ص ۵۹).

در مقابل، برخی دیگر چنین دیدگاهی را رد کرده، تأکید دارند: محققان کیفی اصل فرااثبات گرایانه «واقعیت چندگانه» را پذیرفته اند؛ به این معنا که افراد متفاوت ادراک متفاوتی درباره جهان دارند. محققان کیفی در صدد تسهیل بیان این ادراکات و تحلیل تفسیر گونه برداشتهای شخصی از واقعیت هستند. با وجود این، اعتبار و پایایی این ادراکها و تحلیل آنها نیز همواره مورد سوال قرار می گیرد و محققان کیفی باید برای نشان دادن آنها، شیوه های متناسب با این رویکرد را به کار گیرند (سیل، ۱۹۹۹، ص ۴۵).

 برخی از افراد از این هم فراتر رفته، تأکید دارند محققان کیفی در صدد هدایت پژوهشی قابل تعمیم و قابل تکرار نیستند، بلکه در صدد ارائه تبیین های جدید از یک نظریه و یا ارائه نظریه زمینه هستند. بنابراین، برای پژوهش های کیفی، چنین معیارهایی لازم نیست. از نظر این صاحب نظران، آنچه در پژوهش های کیفی باید مورد توجه قرار گیرد قابلیت اعتماد یا صحت داده هاست (سیل، ۱۹۹۹، ص ۱۴۳؛ گال و همکاران، ۱۳۸۳، ص ۶۵۵). با توجه به مطالب مذکور، در مصاحبه هایی که در پژوهش های کمی انجام می شود و یافته های آنها غالبا تحلیل کمی و ساختاری می شود، محقق ملزم به رعایت عینیت پژوهش و افزایش پایایی و اعتبار داده هاست. «پایایی» عبارت از میزان قابلیت تکرار مصاحبه است. پایایی در حین اجرای مصاحبه با استفاده از راهبردهایی مانند آموزش مصاحبه گرها برای اطمینان از قابل مقایسه بودن شکل و نحوه پرسیدن سوالها و تهیه راهنمای مصاحبه، که در آن سوال ها و پاسخهای انتخاب شده ثبت گردیده است، تحقق می یابد (ممون و بال، ۱۹۹۹، ص ۹۶-۹۷).

در تحلیل داده های مصاحبه نیز پایایی با مهارت، بصیرت و تجربه رمزگذاران، صراحت مقوله ها و قواعد کدگذاری و میزان مبهم نبودن اطلاعات مرتبط است؛ زیرا ماهیت اطلاعات معمولا خارج از کنترل پژوهشگر است. امکان تکرار به پایایی رمز گذاران، مقوله ها یا هر دوی آنها بستگی دارد. تحقق پایایی کدگذاری، که حدود توافق تحلیل گران را در کدگذاری نشان می دهد، مستلزم آموزش دادن آنهاست. هنگامی که چند تحلیل گر کار کدگذاری مقوله ها را انجام می دهند، پیش از شروع رمزگذاری اصلی، لازم است پژوهشگر درصد توافق میان آنان را اندازه گیری کند و تحلیل گرانی را که با دیگران اختلاف نظر دارند کنار بگذارد. البته چنین اقدامی باید با احتیاط و تنها پس از تشخیص دلایل این اختلاف انجام شود؛ زیرا ممکن است چنین فردی نسبت به عناصر مهمی در اطلاعات حساس باشد که دیگران از آن غافلند.

پایایی مقوله بستگی به توانایی تحلیل گر در تنظیم مقوله هایی دارد که مدارک تجربی موجود برای آنها به اندازه کافی روشن است، به گونه ای که رمز گذاران با صلاحیت به اندازه کافی درباره تعلق یا عدم تعلق مجموعه ای خاص از گفته های مصاحبه شوندگان به مقوله های موردنظر توافق داشته باشند. انجام پیش آزمون مقوله ها در نمونه ای از یادداشت هایی که قرار است کدگذاری شود، پژوهشگر را در تعیین کاستی صراحت مقوله ها یاری می رساند (هولستی، ۱۳۷۳، ص ۲۱۹-۲۲۰).

در مصاحبه های باز و عمیق که با رویکرد کیفی انجام می شود و یافته های آنها تفسیری به صورت می شود، اعتبار و پایایی معنای متفاوتی پیدا می کند، زیرا مصاحبه کیفی الزاما یک تعامل از طریق گفت و گو ست که وابسته به موقعیت و موقتی است و ماهیت ارتباط ایجادشده نمی تواند به طور دقیق، توسط دیگران دوباره ایجاد شود (ممون و بال، ۱۹۹۹، ص ۹۶-۹۷).

علاوه بر این، در این مصاحبه ها، ذهنیت نقش برجسته ای دارد. نه تنها مصاحبه شونده در آنچه می گوید برداشتی از خود را منعکس می کند، بلکه زمینه، عواطف، ادراکات، ارزش ها و جهت گیری های پژوهشگر آنچه را می بیند و آنچه را می شنود چگونگی نتیجه گیری اش را تحت تأثیر قرار میدهد. او بیش از آنکه ذهنیت را پنهان کند، آن را بررسی و محل آن را در تحلیل های خود مشخص می سازد. بنابراین..

 فنون تحقیق کیفی

درباره اینکه آیا مصاحبه ها قابل تکرار و نتایج قابل تعمیم هستند، جای شک و تردید وجود دارد و این پژوهشگران باید از فنونی که در تحقیق های کیفی برای نشان دادن قابلیت اعتماد و صحت یافته ها به کار گرفته می شود، استفاده کنند. بخشی از این فنون عبارت است از:

 الف. سه سوسازی یا چند جانبه نگری: «چند جانبه نگری» عبارت از یافتن منابع چندگانه برای تأیید یافته های مصاحبه است. منطق این روش آن است که نتایج به دست آمده از یک منبع غالبأ موجب تقویت نتایج به دست آمده از منابع دیگر می شود و بدین سان، می توان داده های معتبر تری فراهم کرد (وایلیس، ۲۰۰۷، به نقل از: دنزین ص ۱۸۳). استفاده از سه گروه متفاوت از داده ها، که از طریق مجموعه ای از روش ها مثل مصاحبه، مشاهده و بررسی تاریخچه زندگی به دست آمده، «جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه با سه گروه متفاوت از مصاحبه شوندگان» یا انجام مصاحبه ها در سه موقعیت گوناگون از جمله روش های سه سوسازی است. هنگامی که پژوهشگر از این راهبرد استفاده می کند باید درباره تمام منابعی که برای جمع آوری داده ها به کار برده است توضیح دهد (وایلیس؛ ۲۰۰۷، به نقل از: بوگدان و بیک، ص ۱۸۶).

ب. اعتباریابی یا بازبینی توسط مصاحبه شوندگان: این روش عبارت است از بررسی صحت یافته های پژوهش توسط مصاحبه شوندگان به منظور تعیین آنکه آیا این پژوهش به شکل صحیح دیدگاه های آنان را درباره موضوع پژوهش تحت پوشش قرار می دهد یا نه؟ محقق برای تأمین این اعتبار، می تواند از فنونی استفاده کند: مانند اعتباریابی مقوله بندی محقق از طریق استناد به توصیف های مصاحبه شوندگان درباره مقوله ها و اعتباریابی تحلیل محقق از طریق درخواست از مصاحبه شوندگان تا به شکل جمعی به بحث درباره تحلیل های محقق بپردازند (سیل، ۱۹۹۹، ص ۱۷۳ و ایلیس، ۲۰۰۷، ص ۱۹۹).

 ج. مرور همتا: با استفاده از این راهبرد، پژوهشگر طی انجام پژوهش، به منظور فراهم کردن نقدی درباره شیوه های به کار گرفته شده و بررسی نتایج و صحت آنها، از سایر محققان کمک می گیرد؛ از آنها می خواهد تا به بررسی یادداشت ها، مقوله بندی انجام شده با استفاده از فهرست مقوله ها و تحلیل های رایانه ای که در حین پژوهش انجام شده است، بپردازند. همچنین نتایج اعتباریابی های انجام شده با استفاده از سه سوسازی، تصمیم های مربوط به انتخاب فنون نمونه گیری، توصیف ضرورت طرح و مانند آن را، که در گزارش پژوهش توضیح داده شده است، را بررسی کنند (سیل، ۱۹۹۹، ص ۱۴۴-۱۴۵). آن گاه پیشنهادهای آنها را درباره نحوه انجام مصاحبه ها یا نحوه ارائه نتایج و ادراکات محققانی که دارای دیدگاه های متفاوت با دیگران هستند مطالعه کند و تصمیم بگیرد کدام بخش از دیدگاه های ایشان را در پژوهش دخالت دهد.

د. توضیح شیوه یادداشت برداری و انجام پژوهش: یک روش برای کمک به ایجاد اطمینان عبارت از توضیح چگونگی دنبال کردن مراحل پژوهش و تهیه یادداشتهاست. یادداشت های همراه با فکر یا یادداشت هایی که در آنها پژوهشگر افکار خود را هنگام جمع آوری و تحلیل داده ها ثبت کرده باشد، به خواننده اجازه می دهد تا دریابد که محقق چگونه به نتایج خود دست یافته است. بنابراین، لازم است پژوهشگر چگونگی کار خود را از جمع آوری داده های خام، چگونگی شکل گرفتن فرضیه ها و ایده های زمان ظهور آنها، داده هایی که برای حمایت از آنها استفاده کرده است، چگونگی تجدیدنظر، و توسعه یافتن آنها را توضیح دهد.

ه. تهیه گزارش مفصل نتایج: در تحلیل تفسیری، با توجه به این اصل که «معناها برخاسته از موقعیت هستند»، هریک از نتایج باید همراه با موقعیت، به طور کامل در نظر گرفته شود و خواننده پژوهش توجهی خاص به موقعیت داشته باشد. بنابراین، لازم است جزئیات موقعیت پژوهش در گزارش توضیح داده شود. البته توجه به این نکته ضروری است که توضیح موقعیت به سایر محققان کمک می کند نتایج به دست آمده را درک کنند و درباره صحت آنها قضاوت کنند، اما نمی تواند به آنان کمک کند در محیطی مشابه پژوهش حاضر کار کنند و نتایجی کاملا مشابه به دست آورند؛ زیرا انسانها همواره رفتارهایی غیر قابل پیش بینی دارند (وایلیس، ۲۰۰۷، ص ۲۲۰-۲۲۳)

بحث نهایی مصاحبه، کدگذاری ،تحلیل و تفسیر مصاحبه

 مصاحبه یکی از اساسی ترین فنون یا ابزارهای جمع آوری داده هاست که در آن مصاحبه گر با بررسی عمیق ادراکها، نگرش ها، علایق و آرزوهای مصاحبه شوندگان، داده های متناسب با هدف های تحقیق را جمع آوری می نماید، آنها را توصیف کرده، سپس تبیین می کند یا توضیح می دهد. پژوهشگران داده های مصاحبه را براساس میزان سازمان یافتگی، هدف، نوع و رویکرد پژوهش، با سه روش «تحلیل کمی»، «تحلیل ساختاری» و «تحلیل تفسیری» تجزیه و تحلیل می کنند. هریک از این روش ها دارای مزایا و معایبی است. هر پژوهشگر باید با توجه به آنها و براساس رویکرد، اهداف و اولویتهای پژوهش خود، از میان آنها یکی را انتخاب کند. علاوه بر دقت در انجام مراحل مصاحبه و انتخاب روش تحلیل، محقق برای افزایش اعتبار و پایایی داده های مصاحبه، باید از فنون و روش هایی که سایر محققان کمی یا کیفی به کار می گیرند استفاده کند.

در سال های اخیر، فواید مصاحبه به عنوان یک روش و ابزار پژوهش، محققان و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری در تمام رشته ها، به ویژه علوم اجتماعی و علوم تربیتی، را علاقه مند استفاده از آن نموده است. اما به دلیل وجود برخی از مشکلات، بیشتر یافته های مصاحبه ها از اعتبار و پایایی کمی برخوردار است و در نتیجه از صحت و قابلیت اعتماد بالایی برخوردار نیست. در سایر کشورها، علاوه بر توجه به آموزش شیوه های تحلیل و تهیه کتاب و مقاله در این زمینه، با هدف تسهیل تجزیه و تحلیل یادداشت های مصاحبه و افزایش میزان دقت، تاکنون نرم افزارهای رایانه ای متعددی برای تحلیل داده های کیفی طراحی شده است و محققان از آنها برای تحلیل داده های مصاحبه استفاده می کنند. اما هنوز نرم افزار کامل و تخصصی که بتوان متون فارسی را با آن تحلیل نمود، در دسترس نیست (یمانی و همکاران، ۱۳۸۶، ص ۴۳).

البته باید توجه داشت این نرم افزارها اگر چه موجب سرعت عمل در مقوله بندی و تحلیل داده ها می شود اما تعیین معنای مقوله ها، جست و جوی مضامین و روابط میان گفته های مصاحبه شوندگان و تصمیم درباره نتایج نهایی بر عهده پژوهشگر است و صحت آنها مشروط بر آشنایی پژوهشگر با اصول و انواع روش های تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه و تبحر در آنهاست. با توجه به اینکه در این زمینه تلاش های کمی انجام شده، لازم است دو اقدام اساسی صورت گیرد:

اول آنکه باید متخصصان و پژوهشگران با کمک یکدیگر، نرم افزار پیشرفته ای که بتوان داده های کیفی به زبان فارسی را با کمک آن تحلیل نمود طراحی کنند تا استفاده از آن در میان پژوهشگران فارسی زبان رایج شود (همان).

دوم اینکه برای درک عملیات انجام شده توسط نرم افزار، لازم است منابعی برای آموزش و تسلط محققان بر انجام تحلیل به صورت دستی تهیه شود تا منطق پنهان در تجزیه و تحلیل رایانه ای را درک کنند و در نتیجه، تفسیرهای قابل اعتمادی ارائه دهند.

پیوست ها

پیوست ۱: برای مثال، در راهنمای مصاحبه کوهن و مانین ۱۹۸۹، ص ۳۱۲ سئوال زیر آمده است:

کار در منزل، برای دانش آموزان بین ۱۱ تا ۱۶ سال، باید داوطلبانه باشد؟ موافقمت مخالفم نظری ندارم ۲

پیوست ۲: نمونه ای از تحلیل تشابه «…………..آلن میلبرن[۵] مسوول بخش بهداشت طرحی را پذیرفت که به بخش خصوصی اجازه می داد، سرپرستی بیمارستانهایی که موفق نبوده و با نارضایتی مسئولین و کارکنان خود مواجه هستند، بر عهده بگیرند. موافقت آقای میلبرن باعث شد ضعیف ترین بیمارستان های انگلستان مجهز شده و به عنوان بیمارستان هایی که آماده ارائه خدمات هستند، برای اولین بار به بیمارانی که از تمام نقاط ایالت برای درمان به آنجا فرستاده می شدند، خدمات ارائه دهند. این طرح به بخش خصوصی، افراد خیر و دانشگاه ها اجازه داد مدیریت بیمارستان های ضعیف از نظر عملکرد را بر عهده بگیرند. مسئولان ایالت هم این طرح را فرصتی تلقی کردند که اجازه می داد برخی بیمارستانها کارکنان مورد نیاز خود را از سایر مناطق ایالت استخدام کنند. سرپرست بیمارستان یونسیون[۶] اظهار داشت اگر مدیرانی که از بخش خصوصی آمده اند روند متفاوتی را برای پرداخت دستمزد به کار نگیرند، مشکل پرداخت دستمزدی که اکنون در بخش راه آهن وجود دارد می تواند به بیمارستانهای ایالت نیز گسترش یابد.» ویلکینسون و بیرنینگهام، ۲۰۰۳، کتاب استفاده از ابزارهای پژوهش: (راهنمایی برای محققان، ص ۱۸۰).

پیوست ۳: مثالی از استخراج مقوله ها از متن نوشتاری

در پژوهشی سوال اساسی تحقیق عبارت است از: «تا چه اندازه تأسیس رشته آموزش علوم در سطح کارشناسی ارشد در کشور ضروری است؟». پژوهشگر اظهارات مصاحبه شوندگان در پاسخ به این سئوال را مرور کرده و شش مقوله شامل موارد زیر را استخراج نموده است: ۱. نبود نهاد آکادمیک رسمی برای تربیت معلمان علوم؛ ۲. عدم آشنایی متخصصان فعلی آموزش علوم با شیوه های یاددهی – یادگیری علوم؛ ۳. ماهیت چند بعدی آموزش و نیاز به تربیت متخصصان آشنا با آموزش علوم مورد نیاز در سطوح مختلف؛ ۴٫ تربیت معلمان و مربیان آموزش علوم به عنوان پژوهشگر؛ ۵٫ گسترش آموزش عمومی و ۶٫ ضرورت توجه به آموزش های موضوعی به عنوان رشته های درسی (سلطانی، ۱۳۸۴، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان)

پیوست ۴: نمونه ای از کمک دیگران در مقوله بندی

 ۱- یک دانشجوی دکتری همه مصاحبه های پیاده شده را مطالعه و هشت مقوله استخراج نمود.

 ۲- فرد دیگری نمونه ای از مصاحبه های پیاده شده را مطالعه و ده مقوله استخراج کرد.

٣- چهار فرد صاحب نظر در موضوع پژوهش، ده مقوله تدوین شده را به سیزده مقوله افزایش دادند.

۴- چهار فرد مذکور با استفاده از مقوله بندی سیزده موردی خود، چهار مصاحبه پیاده شده را تجزیه و تحلیل نمودند. در اثر این مطالعه، چند اصلاحیه کوچک روی این مقوله ها انجام گرفته و یک مقوله نیز با عنوان «سایر» برای گفته های متفرقه، تدوین کردند.

بعد از انجام مراحل مذکور، تحلیل مصاحبه ها بر اساس مقوله بندی مرحله چهارم انجام شد (گال و همکاران، ۱۳۸۳، کتاب روش های تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ص ۵۵۴-۵۵۳).

 پیوست ۵: نمونه ای از توجه به محتوای آشکار و پنهان

 پژوهشگری برای تحلیل مصاحبه های شغلی انجام شده با افراد جوان بیکار مقوله  نگرش افراد جوان درباره کارفرمایان بالقوه را انتخاب کرد. گفته های مربوط به این مقوله عبارتند از:

– شما می توانستید به من بگویید که خوش قیافه و جذاب نیستم. این موضوع را صدها بار به من گفته اند…

– به موقع آنجا بودم… مدتها منتظر ماندم… سپس فردی از دفتر بیرون آمد و گفت خانم ایلان در جلسه است. آیا شما می توانید در وقت دیگری مراجعه کنید؟

آنها به نامه من فورا جواب دادند… یک نامه مودبانه… با من مصاحبه کردند. آنها گفتند که در صورت موافقت با مناسب بودن پشما به شما زنگ خواهیم زد…(گیلهام، ۲۰۰۰، کتاب پژوهش مصاحبه ای، ص ۶۹).

 پیوست ۶: نمونه ای از شرح مفصل گزارش مطالعه انجام شده پیرامون مادران تنها به وسیله بورگز[۷] و براون[۸]

عنوان مقوله: کمک دیگران

 یکی دیگر از منابع کمکی که مادران تنها نام بردند «مرکز خانواده محلی[۹]» است. در این مرکز چند مادر در یک خوابگاه زندگی می کنند. تجارب چند تن از مادران درباره این عمل به شرح زیر است: من کاملا خوشبخت بودم… با اینکه از سوی خانواده ام حمایت نمی شدم… من در خوابگاهی زندگی می کردم که چند مادر جوان در آنجا بودند. ما همه با یکدیگر زندگی می کردیم… آنها خیلی به من کمک می کردند……… چهار مادر نیز به طور خاص به کمک از سوی مادر دوستان فرزندانشان اشاره کردند. دو نفر از آنها در مورد کمکی که خود دوستان فرزندانشان به آنها می کردند صحبت کردند. پدربزرگها، مادربزرگها و دوستان نیز گاهی به عنوان منابع کمک های دریافت شده از سوی دیگران نام برده شدند ………… من دوستان زیادی دارم و آنها به من کمک می کنند… مادرم، عمه ام و خاله هایم می آیند و او را بیرون می برند و کارهایی مثل این (گیلهام، ۲۰۰۰، کتاب پژوهش مصاحبه ای، ص ۷۲).

 پیوست ۷: نمونه نقل مشخصات مصاحبه شوندگان

مصاحبه شونده شماره ۷ که دارای تحصیلات دکتری برنامه ریزی درسی و تجربه بیست سال تدریس در دانشگاه است، معتقد است: «……………………………………………………….»

استادی که در این رشته صاحب نظر است بر اساس تجربه بیست و شش ساله خود تاکید می کند…………………. تجربه مصاحبه شونده شماره ۳۲ که عضو شورا و معلم است حاکی است……………………………………………………..

(کریمی، ۱۳۸۲، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان).

کریمی، ص. و نصر، ا.، ۱۳۹۱، روشهای تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه، پژوهش، سال چهارم، شماره اول، پیاپی ۷، ص ۷۱ تا ۹۴

 

منابع

ببی، ارل (۱۳۸۴)، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه رضا فاضل، تهران، سمت

حافظ نیا، محمد رضا (۱۳۷۷)، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، سمت.

دلاور، على (۱۳۸۳)، مبانی نظری و عملی پژوهش، تهران، رشد.

سلطانی، اصغر (۱۳۸۶)، بررسی امکان سنجی ایجاد رشته آموزش علوم در دانشگاه، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان. فرخزاد، پرویز (۱۳۸۶)، راهنمای پژوهش تاریخی (کتابخانه ای)، تهران، طهوری.

کریمی، صدیقه (۱۳۸۲)، بررسی شیوه های تحقق یادگیری مادام العمر در برنامه های درسی مقطع کارشناسی آموزش عالی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان

گال، مردیت، والتر بورگ، و جویس گال (۱۳۸۳)، روش های تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمه احمدرضا نصر و همکاران، تهران، سمت و دانشگاه شهید بهشتی ه

ولستی، ال. آر (۱۳۷۳)، تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ترجمه نادر سالارزاده امیری، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی.

هومن، حیدرعلی (۱۳۸۵)، راهنمای عملی پژوهش کیفی، تهران، سمت.

یمانی، نیکو و دیگران، «تحلیل داده های کیفی با استفاده از نرم افزار» (۱۳۸۹)، ایرانی آموزش در علوم پزشکی، ش پیاپی (۲). ص ۴۲۳-۴۳۶٫

Cohen, L. & Manion, L. (1986), Research Methods in Education. London, Routledge.

Charmaz, K. (2002), Qualitative Interviewing and Grounded Theory Analysis, in Handbook of Interview Research, Context & Method. London, Sage.

Gillham. B. (2000). The Research Interview. London. Rautledge.

 Memon, A. & Bull, R. (1999), Handbook of the Psychology of Interviewing, New York, John Wiley& Sons.

Rubin, H. J. & Rubin, I. S. (2005), Qualitative Interviewing, London, Sage.

 Seale, C. (1999), The Quality of Qualitative Research, London, Sage.

Willis, J. W. (2007), Foundations of Qualitative Research, London, Sage.

 Wilkinson, D. & Birmingham, P. (2003), Using Research Instruments: A Gide for Researchers, London, Routledge Flamer.

3.9/5 - (16 امتیاز)