روش داده بنیاد گلیزر

روش داده‌بنیاد (Grounded Theory) که توسط بارنی گلیزر (Barney Glaser) و انسلم اشتراوس (Anselm Strauss) توسعه یافت، یکی از روش‌های پژوهش کیفی است که هدف آن تولید نظریه‌ای جدید بر اساس داده‌ها است، نه آزمودن نظریه‌های موجود. این روش به‌ویژه زمانی مفید است که اطلاعات کافی در مورد یک پدیده وجود ندارد و پژوهشگر قصد دارد از داده‌ها به مفاهیم و نظریات جدید برسد.

مراحل اصلی روش داده‌بنیاد گلیزر

روش داده‌بنیاد گلیزر به چهار مرحله اصلی تقسیم می‌شود که هر مرحله در نهایت به تولید یک نظریه منسجم منجر می‌شود:

  1. کدگذاری باز (Open Coding)
    در این مرحله، داده‌های خام به اجزای کوچکتر تقسیم می‌شوند و کدهایی برای آنها ایجاد می‌شود. این کدها نمایانگر مفاهیمی هستند که در داده‌ها دیده می‌شود. کدگذاری باز به پژوهشگر کمک می‌کند تا داده‌ها را با دقت بیشتری تحلیل کند و مفاهیم اولیه را استخراج کند.

    • مثال: در پژوهشی در مورد تجربیات کاری، جملاتی مثل «احساس می‌کنم کارم ارزشمند است» یا «مشتریانم از خدمات من راضی هستند» ممکن است کدهایی مثل «احساس ارزشمندی» و «رضایت مشتری» را دریافت کنند.
  2. کدگذاری محوری (Axial Coding)
    در این مرحله، پژوهشگر به دنبال ارتباطات و الگوها میان کدهای اولیه است. کدگذاری محوری کمک می‌کند تا کدهای مختلف در یک چارچوب منطقی و منسجم قرار بگیرند. هدف اصلی در این مرحله، یافتن دسته‌بندی‌ها و روابط مهم بین کدها است که می‌توانند به مفاهیم اصلی پژوهش منجر شوند.

    • مثال: ممکن است کدهای «احساس ارزشمندی» و «رضایت مشتری» به عنوان بخشی از یک مفهوم بزرگتر مانند «رضایت شغلی» در نظر گرفته شوند.
  3. کدگذاری انتخابی (Selective Coding)
    در این مرحله، پژوهشگر بر روی یک مقوله مرکزی (Core Category) تمرکز می‌کند که تمامی دسته‌بندی‌ها و مفاهیم به آن مرتبط می‌شوند. این مقوله مرکزی به عنوان هسته نظریه شناخته می‌شود و تمامی کدها و مفاهیم اطراف آن سازماندهی می‌شوند.

    • مثال: در مطالعه‌ای که بر رضایت شغلی متمرکز است، مفهوم مرکزی ممکن است «تحقق شغلی» یا «رضایت شغلی» باشد، که دیگر کدها و دسته‌بندی‌ها به نحوی به آن مربوط می‌شوند.
  4. نوشتن نظریه (Theory Building)
    در نهایت، پژوهشگر با ترکیب تمامی مفاهیم و مقولات، به یک نظریه جدید دست می‌یابد که به‌طور منسجم پدیده مورد مطالعه را توضیح می‌دهد. این نظریه از دل داده‌ها استخراج شده و بر پایه مشاهدات و تجزیه و تحلیل‌های انجام شده در مراحل قبلی است.

    • مثال: نظریه‌ای که ممکن است از این تحقیق استخراج شود، این است که «احساس ارزشمندی و تأیید اجتماعی در محیط کار، نقش مهمی در افزایش رضایت شغلی کارکنان دارد.»

ویژگی‌های کلیدی روش داده‌بنیاد گلیزر

  • فرآیند قیاسی-استقرایی: روش داده‌بنیاد به پژوهشگر اجازه می‌دهد تا به طور همزمان از داده‌ها مفاهیم جدید استخراج کند و با توجه به یافته‌های خود به جمع‌بندی برسد.
  • تحلیل مستمر داده‌ها: در این روش، پژوهشگر به صورت همزمان به جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها می‌پردازد، که این باعث می‌شود یافته‌ها در طول پژوهش به‌طور مداوم بازنگری و به‌روز شوند.
  • مقایسه مداوم (Constant Comparison): در روش داده‌بنیاد، پژوهشگر همواره داده‌های جدید را با داده‌ها و مفاهیم پیشین مقایسه می‌کند، تا به عمق و جامعیت بیشتری در تحلیل برسد.

موارد کاربرد روش داده‌بنیاد گلیزر

روش داده‌بنیاد گلیزر در پژوهش‌هایی که داده‌ها و پیش‌فرض‌های روشنی وجود ندارد و نیاز به تولید نظریه‌ای جدید وجود دارد، بسیار کاربرد دارد. این روش در حوزه‌های مختلفی مانند علوم اجتماعی، روان‌شناسی، آموزش، مدیریت و سلامت استفاده می‌شود، به‌ویژه زمانی که هدف، دستیابی به درک عمیق از تجربیات افراد و رفتارهای اجتماعی است

Apply Abroad