روایی و پایایی در پژوهش کیفی
کارشناسی ارشد سنجش و اندازه گیری
چکیده
استفاده از روایی و پایایی در پژوهش کمی متداول است و اکنون در پارادایم پژوهش کیفی مجددا مورد توجه قرار گرفته است. چون روایی و پایایی ریشه در نگاه اثبات گرایانه دارد بنابراین باید کاربرد آن ها در رویکرد طبیعت گرایانه مجددا تعریف شود. آن گونه که روایی و پایایی در پژوهش کمی استفاده می شود مبنایی برای بررسی معنای این دو اصطلاح در پارادایم پژوهش کیفی فراهم می کند. کثرت گرایی نیز آن گونه که در پژوهش کمی استفاده می شود، می تواند راه هایی برای آزمون یا حداکثر کردن روایی و پایایی یک مطالعه کیفی مشخص کند. بنابراین، روایی، پایایی و کثرت گرایی، اگر چه مفاهیم مناسب پژوهشی هستند، خصوصا از نقطه نظر کیفی، باید به منظور انعکاس شیوه های چندگانه از حقیقت مجددا تعریف شوند.
واژه های کلیدی: روایی، پایایی، کثرت گرایی، سازه، کیفی و کمی
مقدمه
این مقاله کاربرد روایی و پایایی را در پارادایم پژوهش کیفی مورد بحث قرار می دهد. نخست معانی پژوهش کمی و کیفی و سپس روایی و پایایی، آن گونه که در پژوهش کمی مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان شیوه شکل دهی مبنایی برای بررسی معانی آن دو واژه و چگونگی آزمون آن ها در پارادایم کیفی مورد بحث قرار می دهد. مقاله با احصاء کاربرد کثرت گرایی در دو پارادایم (کمی و کیفی) برای نشان دادن چگونگی تأثیر این تغییرات بر درک ما از روایی و پایایی و کثرت گرایی در مطالعات کیفی، پایان می یابد.
- پژوهش کمی چیست؟
پژوهشگرانی که اثبات گرایی منطقی یا پژوهش کمی را مورد استفاده قرار می دهند، شیوه های تجربی و سنجه های کمی را برای آزمون تعمیم پذیری های فرضی به کار می برند و بر سنجش و تحلیل روابط علی بین متغیرها تاکید می کنند. بوگدان و لینکلن در تشریح معنای پژوهش کمی برای استفاده در تبیین مسائل اجتماعی اظهار می دارند:
نمودارها و جداول نتایج پژوهش را نشان می دهند و مفسران کلماتی نظیر متغیرها، جامعه آماری و نتایج پژوهش را به عنوان بخشی از واژگان روزانه شان به کار می برند. حتی اگر چه در آن لحظه همیشه معنای همه آن اصطلاحات را نمی دانیم ولی می دانیم که اینها بخشی از فرآیند انجام پژوهش هستند. بر این اساس پژوهش به صورتی عامیانه متردافی برای پژوهش کمی است.
پژوهش های کمی به پژوهشگر اجازه می دهد با مسأله یا مفهوم مورد مطالعه آشنا شود و فرضیه هایی تدوین کند که باید آزمون شوند. در این پارادایم: (۱) بر واقعیات و علل رفتار تأکید می شود [Bogdan & Biklen, 1998]، (۲) اطلاعات به شکل اعدادی است که می تواند کمی و تلخیص شود (۳) فرآیند ریاضی، هنجاری (نُرمی) برای تحلیل داده های عددی است (۴) و نتایج نهایی در قالب اصطلاحات آماری نشان داده می شود. [Charles, 1995]
به طور کلی پژوهش کمی که بر پارادایم علمی یا اثبات گرایی استوار است، ما را رهنمون می کند تا جهان را متشکل از واقعیت های قابل سنجش و قابل مشاهده تصور کنیم [Glesne & Peshkin, 1994, P.6]، اگر چه این پیش فرض آن ها که پدیده های اجتماعی نوعی واقعیت عینی دارند و می توان متغیرها را شناسایی و روابط بین آن ها را مورد سنجش قرار داد مسأله زا است. این تصور از سنجش به معنای درک موضوعات بحث انگیز آموزشی از طریق انجام نوعی عملیات بنام سنجش جهان فیزیکی به وسیله ی مشاهده گر است [Crockev & Algina, 1986]. استیونز (۱۹۴۶) سنجش را به عنوان تخصیص اعداد به اشیاء یا رویدادها بر اساس قواعد تعریف می کند. از منظر این تعاریف، فرد ممکن است سنجش را ضرورتا عینی، کمی و آماری مناسب تصور کند. اما می توان گفت که سنجش فقط می تواند در باب اعداد یا همان داده های سخت عینی به کار برده شود.
پژوهشگر کمی تلاش می کند پدیده را درون طبقه های سنجش پذیر یا مشترک جزءجزء و تکه تکه کند تا بتواند برای همه سوژه ها و موقعیت های مشابه و وسیع تر به کار ببرد [Winter,2000]. با توجه به تلاش های پژوهشگر، شیوه پژوهشی وی مستلزم استفاده از سنجه های استاندارد است طوری که نگاه ها و تجربیات متفاوت افراد بتواند درون تعداد محدودی از طبقات معین پاسخ که به هر کدام اعدادی تخصیص داده می شود، متناسب شود [Patton,2001,P.14]. برای مثال یک پژوهشگر کمی ممکن است فهرستی از رفتارها که باید به وسیله ی یک مشاهده گر با استفاده از یک جدول یا مقیاس هایی از قبل تعیین شده به عنوان ابزاری در شیوه ی پژوهش وی چک یا رتبه بندی می شود، آماده کند.
بدین ترتیب یک پژوهشگر کمی باید نوعی ابزار بسازد تا به شیوه ای استاندارد مطابق رویه های از قبل تعیین شده، اجرا شود. اما مسأله این است که آیا ابزار سنجش آن چه که فرض می شود، سنجیده شود، می سنجد. در معنای کلی تر، طراحی یک آزمون [Crocker & Algina, 1998] یا روایی یک ابزار، محور مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. معناداری این آزمون تضمین تکرارپذیری نتایج است.
۲.۱. پایایی و روایی در پژوهش کمی
روایی و پایایی ابزارهای یک شناخت شناسی اساسا اثبات گرا هستند [Waltling, sautedin winter, 2000,P.7].
۳.۱. پایایی
جوپ [۲۰۰۰] پایایی را به شرح زیر تعریف می کند:
میزان ثبات نتایج در طول زمان و بازنمایی صحیح از جامعه آماری مورد مطالعه اشاره به پایایی دارد و اگر نتایج یک مطالعه بر اساس یک روش شناسی مشابه بتواند مجددا تکرار شود، آن گاه ابزار پژوهش پایا محسوب می شود.
نکته مستتر در این نقل و قول، تکرارپذیری نتایج یا مشاهدات است.
کرک و میلر [۱۹۸۶] سه نوع پایایی را برای پژوهش کمی تعیین می کنند که عبارتند از: (۱) میزانی که سنجش در اثر تکرار یکسان باقی می ماند (۲) ثبات سنجش در گذر زمان و (۳) شباهت و یکسانی سنجش ها درون یک دوره زمانی معین.
چارلز (۱۹۹۵) از سازگاری در پاسخ های سوال های پرسش نامه یا یکسان ماندن نسبی نمرات افراد که می توان با استفاده از شیوه ی آزمون – باز آزمون در دو زمان متفاوت تعیین کرد، جانبداری می کند. این ویژگی ابزار به طور واقعی اشاره به ثبات دارد. اگر نوعی سنجه ثابت را مورد استفاده قرار می دهیم آن گاه نتایج باید مشابه باشند. میزان بالای ثبات بیانگر میزان بالایی از پایایی است که نشان می دهد نتایج قابل تکرارند. جوب (۲۰۰۰) شیوه ی آزمون – بازآزمون را مسأله دار می بیند زیرا می تواند ابزاری که تا حدی مطمئن، ناپایا کند. به زعم وی شیوه ی آزمون – بازآمون ممکن است پاسخ دهنده را نسبت به موضوع مورد مطالعه حساس کند و در نتیجه پاسخ ها را تحت تأثیر قرار دهد. نمی توان مطمئن شد که هیچ گونه تغییری در تأثیرات نامربوطی نظیر تغییر نگرشی که رخ داده، وجود نداشته است. این امر منجر به تفاوت در پاسخ های داده شده می شود. همین طور کروکر و آلجینا [۱۹۸۶] متذکر می شوند، وقتی یک پاسخ دهنده به مجموعه ای از سوال های یک آزمون پاسخ می دهد، امتیاز حاصله صرفا نمونه معدودی از رفتار را نشان می دهد. در نتیجه، نمرات ممکن است به علت برخی از خصوصیات پاسخ دهنده که احتمالا به خطاهای سنجش منجر می شود، تغییر کند. این نوع خطاها، دقت و ثبات ابزار و نمرات آزمون را کاهش می دهد. از این رو یکی از مسئولیت های پژوهشگر آن است که از دقت و ثبات بالای آزمون ها و نمرات مطمئن شود. در نتیجه کروکر و آلجینا مدعی اند؛ تدوین کنندگان آزمون، مسئولیت نشان دادن پایایی نمرات آزمون هایشان را نیز برعهده دارند.
اگر چه پژوهشگر ممکن است قادر به اثبات تکرارپذیری سازگاری درونی ابزار پژوهش و همین طور پایایی باشد ولی خود ابزار ممکن است روا نباشد.
۴.۱. روایی
معیارهای سنتی روایی در سنت اثبات گرایی ریشه دارد و تا حدی، اثبات گرایی بر اساس تئوری روایی نظامند تعریف شده است. درون اصطلاح شناسی اثبات گرایی، روایی محور بود و نتیجه و نقطه اوج مفاهیم تجربی دیگر نظیر: قوانین جهانشمول، قرائن و شواهد علمی، عینیت، حقیقت، واقعیت مجازی، قیاس، برهان، واقعیت عینی و داده های ریاضیاتی بود [winter, 2000].
جوب [۲۰۰۰] روایی در پژوهش کمی را به شرح زیر تعیین می کند:
روایی تعیین می کند که آیا پژوهش آن چه را که قصد سنجش آن دارد، به خوبی می سنجد یا نتایج پژوهشی تا چه حد درست هستند. پژوهشگران نوعا با پرسیدن مجموعه ای از سوال ها روایی را تعیین می کنند و غالبا پاسخ ها را در پژوهش دیگران جستجو خواهند کرد.
واینر و بران، روایی پژوهش کمی را به عنوان روایی سازه توصیف می کنند. سازه، مفهوم اولیه، ایده، سوال یا فرضیه ای است که تعیین می کند کدام داده جمع آوری شود و چگونه گردآوری گردد. آن ها همچنین اظهار می دارند که پژوهشگران کمی غالبا به طور فعال با به کارگیری نوعی آزمون یا فرآیندهای دیگر، فعل و انفعالات بین سازه و داده را به منظور اعتبار بخشی به پژوهش خود تحت تأثیر قرار می دهند از این جهت درگیری پژوهشگران در فرآیند پژوهش به میزان زیادی، روایی یک آزمون را کاهش می دهد.
تا اینجا تعاریف روایی و پایایی در پژوهش کمی دو استاندارد را معرفی می کنند: نخست این که با توجه به پایایی آیا نتیجه قابل تکرار است یا خیر؟ دوم آن که با توجه به روایی آیا ابزار سنجش دقیق هستند یا خیر و آیا به طور واقعی آن چه را که قصد سنجش آن دارند، می سنجد یا خیر؟ در عین حال، مفاهیم روایی و پایایی از جانب پژوهشگران کیفی که قویا این مفاهیم را در زبان کیفی ناکافی می دانند، به نحو متفاوت تصور می شود. به عبارت دیگر، این اصطلاحات آن طور که در رویکرد کمی تعریف شده اند ممکن است در پارادایم پژوهش کیفی کاربرد نداشته باشد. مسأله تکرارپذیری نتایج آن ها را نگران نمی کند [Glense & Peshkin, 1992].
بلکه دقت[winter, 2000] قابلیت اعتبار و انتقال پذیری [Hoepf, 1997] چارچوب ها و معیارهای ارزیابی یک پژوهش کیفی اند. در این بستر، رویکردها با نگاه های پژوهش دوگانه کمی و کیفی اساسا پارادایم های متفاوت هستند.
- پژوهش کیفی چیست؟
پژوهش کیفی از رویکرد طبیعت گرایانه بهره می گیرد که در پی درک پدیده در محیط های خاص نظیر محیط جهان واقعی است که در آن جا پژوهشگر برای دستکاری پدیده مورد بررسی تلاش نمی کند [Patton, 2001, P.39]. پژوهش کیفی اشاره به نوعی پژوهش دارد که بدون توسل به رویه های آماری یا دیگر ابزار کمی سازی یافته هایی را تولید می کند [Strauss and Corbin, 1990, P.17] و در عوض نوعی پژوهش است که یافته ها را از محیط های جهان واقعی احصاء می کند که در آن جا پدیده مورد بررسی به طور طبیعی آشکار می شود[Patton, 2001, P.39]. بر خلاف پژوهشگران کمی که در صدد یافتن تبیین علّی، پیش بینی و تعمیم پذیری یافته ها هستند، پژوهشگران کیفی در پی روشن سازی، فهم، … به موقعیت های مشابه است [Hoepfl, 1997].
تحلیل کیفی منجر به نوعی دانش متفاوت نسبت به دانش حاصل از پژوهش کمی می شود زیرا یکی از آن دو از ماهیت زیربنایی فلسفی هر پارادایم بحث می کنند و از مصاحبه های مفصل بهره می گیرد و دیگری بر سازش ظاهری شیوه های پژوهش، یعنی بهره گیری از اعداد و کلمات متمرکز است[Glense & Peshkin, 1992]. این بدان معناست که چنین شیوه هایی نظیر محاصبه و مشاهده در پارادایم طبیعت گرا (تفسیری) غالب هستند و در پارادایم اثبات گرا که از پیمایش استفاده می شود، جنبه ی تکمیلی دارند. اگر چه ادعا شده است [winter, 2000] که پژوهشگران کمی تلاش می کنند تا حد امکان خود را از فرآیند پژوهش دور نگه دارند، ولی پژوهشگران کیفی در پژوهش درگیر شده و ایفای نقش می کنند. پیتون [۲۰۰۱] با بحث از این نکته که دنیای واقعی تابع تغییر است و بنابراین پژوهشگر کیفی باید در خلال تغییرات برای ثبت رویدادهای قبل و بعد وقوع تغییر حضور داشته باشد، از ایده ی درگیری و غور پژوهشگر درون پژوهش حمایت می کند. در عین حال، هم پژوهشگران کیفی و هم پژوهشگران کمی باید اعتبار مطالعاتشان را آزمون و نشان دهند. در حالی که اعتبار در پژوهش کمی بستگی به ساخت ابزار دارد، در پژوهش کیفی پژوهشگر ابزار است. [Patton, 2001, P.14] در نتیجه، به نظر می رسد وقتی پژوهشگران کمی از روایی و پایایی سخن می گویند، معمولا اشاره به نوعی پژوهش دارند که معتبر است در حالی که قابلیت اعتبار پژوهش کیفی متکی به توانایی و تلاش پژوهشگر است. اگر چه در مطالعات کمی با روایی و پایایی به طور مجزا برخورد می شود، ولی در پژوهش کیفی این اصطلاحات به طور مجزا تصور نمی شوند. در عوض نوعی اصطلاح شناسی که شامل هر دو است نظیر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال و قابلیت اعتماد استفاده می شود.
۱.۲. پایایی و روایی در پژوهش کیفی
برای درک معنای روایی و پایایی، ارائه تعاریف متعدد از روایی و پایایی که پژوهشگران کمی از نگاه های مختلف مطرح کرده اند، ضروری است.
۲.۲. پایایی
اگر چه اصطلاح پایایی مفهوم مورد استفاده برای آزمون یا ارزیابی پژوهش کمی است ولی غالبا در همه نوع پژوهش استفاده می شود. اگر ایده آزمون کردن را به عنوان شیوه استخراج اطلاعات بدانیم، آنگاه مهمترین آزمون هر نوع مطالعه کیفی، کیفیت آن است. یک مطالعه کیفی خوب می تواند ما را در درک موقعیتی که مبهم یا گیج کننده است، کمک کند [Eisher, 1991, P.58]. این امر از آن جهت به مفهوم یک پژوهش دارای کیفیت خوب مرتبط می شود، که پایایی مفهومی برای ارزیابی کیفیت در مطالعات کمی به هدف انجام تبیین است در حالی که مفهوم کیفیت در مطالعه کیفی در پی تحقیق ایجاد فهم است [Stenbacka, 2001, P.551].
تفاوت در اهداف ارزیابی کیفیت مطالعات در پژوهش های کیفی و کمی یکی از دلایلی است که مفهوم پایایی در پژوهش کیفی را نامربوط می سازد. به گفته استنباکا [۲۰۰۱] مفهوم پایایی در پژوهش کیفی نیز حتی غلط انداز است. اگر یک مطالعه کیفی بر اساس پایایی به عنوان یک ملاک و معیار مورد بحث قرار می گیرد، نتیجه آن است که به احتمال زیاد آن مطالعه خوب نیست.
از طرف دیگر پیتون [۲۰۰۱] اظهار می دارد، روایی و پایایی دو عاملی هستند که هر پژوهشگر کیفی باید در زمان طراحی یک مطالعه، تحلیل نتایج و قضاوت در مورد کیفیت مطالعه به آن ها توجه کند. این گفته متناظر با این سوال است که چگونه یک پژوهشگر می تواند مخاطبانش را ترغیب کند که یافته های پژوهشی یک بررسی ارزش توجه را دارند؟ [Lincoln & Guba, 1985, P.296] برای پاسخ به این پرسش، هیلی و پری [۲۰۰۰] مدعی اند که کیفیت یک مطالعه در هر پارادایم باید بر اساس اصطلاحات خود آن پارادایم مورد قضاوت قرار گیرد. برای مثال با توجه به این که روایی و پایایی ملاک های اساسی کیفیت در پارادایم های کمی هستند در پارادایم های کیفی قابلیت اعتبار، بی طرفی یا تأییدپذیری، سازگاری یا قابلیت اطمینان و قابلیت کاربرد یا قابلیت انتقال باید ملاک های اساسی کیفیت باشند [Linclin & Guba, 1985]. برای اختصاصی کردن اصطلاح پایایی در پژوهش کیفی، لینکلن و گوبا از قابلیت اطمینان در پژوهش کیفی لینکلن و گوبا از قابلیت اطمینان در پژوهش کیفی استفاده می کنند که به طور تنگاتنگی با مفهوم پایایی در پژوهش کمی پیوند دارد. آن ها در ادامه بر حسابرسی پژوهش به عنوان سنجه ای که ممکن است قابلیت اطمینان پژوهش کیفی را افزایش دهد، تأکید می کنند. در همین نحله فکری، کلونت [۱۹۹۲] و سیل [۱۹۹۹] مفهوم قابلیت اطمینان را با مفهوم ثبات یا پایایی در پژوهش کیفی یکی می دانند. ثبات داده ها، زمانی محقق می شود که گام های پژوهش از طریق بررسی اقدامی نظیر داده های خام، جداول تخصیص داده ها و یادداشت ها در حین فرآیند کار، ممیزی شوند [Campbell, 1990].
برای تضمین پایایی در پژوهش کیفی، آزمون قابلیت اعتماد تعیین کننده است. سیل [۱۹۹۹] مدعی است اگر چه انجام مطالعات با کیفیت خوب از طریق روایی و پایایی در پژوهش کیفی میسر است ولی قابلیت اعتماد یک گزارش پژوهشی در کانون توجه موضوعاتی قرار می گیرد که به طور کلی به عنوان روایی و پایایی بحث می شوند. اشتراوس و کاربین [۱۹۹۰] پیشنهاد می کنند که هنگام قضاوت در مورد کار کیفی، قواعد معمول علم خوب مستلزم تعریف مجدد است تا با واقعیت های پژوهش کیفی هم متناسب شود.
در مقابل استنباکا [۲۰۰۱] استدلال می کند که چون موضوع بحث انگیز پایایی بر سنجش ها استوار است، پس به پژوهش کیفی ارتباط ندارد. وی می افزاید پایایی موضوع بحث انگیز بی ربطی در قضاوت در باب کیفیت پژوهش کیفی است. بنابراین اگر در پژوهش کیفی استفاده شود بی تردید نتیجه آن است که آن پژوهش، مطالعه خوبی نیست.
لینکلن و گوبا [۱۹۸۵] با بسط طیف مفهوم سازی روایی و آشکار کردن همسازی پایایی و روایی در پژوهش کیفی اظهار می کنند، چون روایی بدون پایایی نمی تواند باشد، نمایش یکی ]روایی[ برای ایجاد دیگری (پایایی) کافی است. پیتون [۲۰۰۱] با در نظر گرفتن توانایی و مهارت پژوهشگر در هر نوع پژوهش کیفی ادعا می کند که پایایی پیامد روایی در یک مطالعه است.
۲.۳. روایی
مفهوم روایی از طریق دامنه ی وسیعی از اصطلاحات در مطالعات کیفی توصیف می شود. این مفهوم مفهومی واحد، ثابت یا جهانشمول نیست بلکه یک سازه مشروط است و بی تردید ریشه در فرآیندها و نیات روش شناسی ها و پروژه های پژوهشی خاص دارد [Winter, 2001, P.1]. اگر چه برخی از پژوهشگران کیفی استدلال کرده اند که اصطلاح روایی برای پژوهش کیفی قابلیت کاربرد ندارد ولی همزمان ضرورت انواع مناسب سنجه ها یا چک لیست هایی را برای پژوهش های کیفی تأکید کرده اند. برای مثال، کرس ول و میلر [۲۰۰۰] پیشنهاد می کنند که روایی از برداشت پژوهشگر از روایی در مطالعه و پارادایم (پیش فرض ها) وی تأثیر می پذیرد. در نتیجه، بسیاری از پژوهشگران مفاهیم خاص خود از روایی را تدوین کرده اند و اغلب آن چه فرض می کنند اصطلاحات مناسب تری است نظیر کیفیت، دقت و قابلیت اعتماد، ایجاد کرده و استفاده کرده اند. [Davies & Dodd, 2002; Lincoln, Guba, 1985; Mishler, 2000; Seale, 1999; Stenbacka, 2001]
بحث از کیفیت در پژوهش کیفی از دغدغه ها نسبت به روایی و پایایی در سنت کمی آغاز شد که اصطلاح جایگزین جدیدی برای کلماتی نظیر روایی و پایایی برای انعکاس تصورات تفسیری (کیفی) را ایجاب می کرد [Seale,1999, P.465]. استنباکا [۲۰۰۱] موضوع بحث انگیز روایی در پژوهش کیفی مانند پایایی در پژوهش کیفی را مورد بی توجهی قرار نداده است.
در عوض، وی استدلال می کند؛ مفهوم روایی باید برای پژوهش های کیفی مجددا تعریف شود. استنباکا (۲۰۰۱) ایده پایایی را به عنوان یکی از مفاهیم کیفیت در پژوهش کیفی توصیف می کند که باید به منظور ادعای انجام یک مطالعه، به عنوان بخشی از پژوهش صحیح حاصل شود. دیویس و دد [۲۰۰۲] دریافتند که اصطلاح دقت در پژوهش در اشاره به بحث در مورد روایی و پایایی ظاهر می شوند. این دو استدلال می کنند، کاربرد ایده دقت در پژوهش کیفی باید از کاربرد آن در پژوهش کمی متفاوت باشد، البته با پذیرش این نکته که در مفهوم دقت نوعی سوگیری کمی وجود دارد، اکنون در حال تدوین مفهوم جدید خود از دقت از طریق بازبینی ذهنیت، دورنگری و تعامل اجتماعی مصاحبه کردن هستیم.
لینکلن و گوبا [۱۹۸۵] استدلال می کنند؛ پایداری قابلیت اعتماد یک گزارش پژوهشی به موضوعات بحث انگیز دیگر که ارزیابان در سنت کمی روایی و پایایی، نامیده می شوند، بستگی دارد.
ایده کشف حقیقت از طریق سنجه های پایایی و روایی جای خود را به ایده قابلیت اعتماد [Mishler, 2000] می دهد که قابل دفاع است [Johnson, 1997, P.282] و نوعی اطمینان به یافته ایجاد می کند [Linciln. Guba, 1985].
اگر موضوعات بحث انگیز پایایی، روایی، قابلیت اعتماد، کیفیت و دقت، پژوهش خوب را از بد تمیز می دهند پس آزمون و ارتقاء روایی و پایایی، قابلیت اعتماد، کیفیت و دقت برای پژوهش در هر پارادایمی حائز اهمیت خواهد شد.
- آزمون روایی و پایایی
تا اینجا مفاهیم روایی و پایایی طوری تعریف مجدد شده اند که مفید بودنشان در پژوهش کیفی مشخص شده است. اکنون سوالی که باید پاسخ داده شود آن است که چگونه روایی و در نتیجه پایایی یک مطالعه کیفی آزمون یا حداکثر می شود؟
اگر روایی یا قابلیت اعتماد را بتوان آزمون یا حداکثر کرد آنگاه، نتیجه پژوهش قابل دفاع و معتبرتر خواهد شد و ممکن است منجر به تعمیم پذیری شود که یکی از مفاهیم پیشنهادی استنباکا [۲۰۰۱] به عنوان ساختاری برای انجام و مستندسازی پژوهش کیفی با کیفیت بالا است. بنابراین کیفیت پژوهش به تعمیم پذیری نتیجه و همین طور آزمون و افزایش روایی و قابلیت اعتماد پژوهش مرتبط می شود.
در مقابل ماکس ول [۱۹۹۲] اظهار می دارد که میزان باور به تعمیم پذیری یک نتیجه عاملی است که به طور روشن رویکردهای پژوهش کمی و کیفی را از هم مجزا می سازد. اگر چه توانایی تعمیم یافته ها به گروه ها و موقعیت گسترده تر یکی از متداول ترین آزمون های روایی برای پژوهش کمی است، اما پیتون [۲۰۰۱] مدعی است که تعمیم پذیری به عنوان یک معیار برای کیفیت مطالعات موردی به مورد انتخاب شده و مطالعه شده بستگی دارد. از این جهت، آزمون روایی در پژوهش کمی خاص تر است در حالی که در پژوهش کیفی از شیوه های کثرت گرایی استفاده می شود. کثرت گرایی نوعا نوعی استراتژی برای بهبود روایی و پایایی پژوهش یا ارزیابی یافته هاست، متیسون [۱۹۹۸] این گفته را به شرح زیر بیان می کند:
کثرت گرایی اهمیت موضوع بحث انگیز روش شناسانه را در رویکردهای طبیعت گرایانه و کیفی برای ارزیابی جهت کنترل سوگیری و ایجاد گزاره های حکمی دارای روایی را ارتقاء داده است زیرا فنون علمی سنتی با این شناخت شناسی جایگزین ناسازگار است.
پیتون [۲۰۰۱] با بیان این نکته که کثرت گرایی با ترکیب شیوه ها، مطالعه را تقویت می کند، از استفاده از کثرت گرایی دفاع می کند. کثرت گرایی را می توان به معنای استفاده از چند نوع شیوه یا داده از جمله استفاده از رویکردهای کمی و کیفی به طور همزمان تعریف کرد. در عین حال، ایده ترکیب شیوه ها از جانب باربور [۱۹۹۸] به چالش کشیده شده است. به گفته وی اگر چه ترکیب پارادایم می تواند میسر باشد اما ترکیب شیوه ها درون یک پارادایم نظیر پژوهش کیفی مسأله زا است چون هر شیوه درون پارادایم کیفی پیش فرض خاص خود در قالب چارچوب های تئوریکی دارد که به پژوهش خود انتقال می دهیم. حتی اگر کثرت گرایی در پارادایم کمی برای تأیید و تعمیم پذیری یک پژوهش استفاده می شود باربور [۱۹۹۸] ایده کثرت گرایی در پارادایم کیفی را رد نمی کند و اظهار می دارد تعریف کثرت گرایی از نگاه پژوهش کیفی در هر پارادایم ضروری است. برای مثال در استفاده از کثرت گرایی مأخذ داده ای چندگانه در پژوهش کمی، هر استثنایی ممکن است منجر به نوعی عدم تأیید فرضیه شود در حالی که استثنائات در پژوهش کیفی برای اصلاح تئوری ها استفاده می شوند و مفید هستند.
در این دیدگاه، هیلی و پری [۲۰۰۰] بر روایی و پایایی درون پارادایم رئالیسم قضاوت می کنند که بر برداشت های چندگانه در مورد یک واقعیت واحد تکیه می کند. آنها از کاربرد کثرت گرایی چندین مأخذ داده ای و تفسیرهای آنها با برداشت های چندگانه از آن ها در پارادایم رئالیست استدلال می کنند. پارادایم دیگر در پژوهش کیفی ساخت گرایی است که در آن دانش به عنوان پدیده ای تصور می شود که به صورت اجتماعی ساخته می شود و ممکن است بر اساس شرایط تغییر کند. کورتی [۱۹۹۸] ساخت گرایی را از نگاه های اجتماعی چنین تعریف می کند. دیدگاهی که در آن همه دانش و همین طور همه واقعیت های معنی دار نظیر پدیده هایی که درون و برون تعامل بین انسانها و جهانشان ساخته می شود و درون یک بستر اساسا اجتماعی توسعه و انتقال داده می شود مشروط به اعمال انسان می کند. در هر پژوهش کیفی، هدف درگیری در پژوهش است که درک عمیق تری را میسر سازد نه صرفا ویژگی های سطحی را بررسی کند [Johnson, 1995, P.4] و ساخت گرایی ممکن است حرکت به آن هدف را تسهیل سازد. این دیدگاه ساخت گرا که واقعیت تغییر می کند خواه مشاهده گر بخواهد خواه نخواهد [Hipps, 1993]. شاخص سازه های چندگانه و متنوع اجمالی واقعیت است. ساخت گرایی به واقعیات چندگانه ای که افراد در ذهن خود دارند ارزش قائل است. بنابراین برای کسب واقعیت های گوناگون و چندگانه روا و پایا شیوه های چندگانه کنکاش یا استنباط وجود دارد. اگر این موضوع، استفاده از کثرت گرایی در پارادایم ساخت گرایی را ایجاب می کند، آنگاه استفاده از کثرت گرایی در پژوهشگر، شیوه و داده برای ثبت سازه واقعیت مناسب است [Johnson, 1997]. دیدگاه باز در ساخت گرایی با فرصت دادن به مشارکت کنندگان در یک پژوهش برای کمک به پژوهشگر در مسأله پژوهش و همین طور در گردآوری داده ها از ایده کثرت گرایی در داده ها حمایت می کند.
به کارگیری شیوه های چندگانه نظیر مشاهده، مصاحبه ها و اسناد منجر به ساخت متنوع تر، رواتر و پایاتر واقعیت ها می شود. برای بهبود و تحلیل درک سازه دیگران، کثرت گرایی گامی است که به وسیله ی پژوهشگر برای درگیر ساختن چند پژوهشگر یا پژوهشگران همکار از داده ها در زمان یا مکان متفاوت در پیش گرفته می شود. به طریقی مرتبط، پژوهشگر کیفی می تواند از کثرت گرایی در پژوهشگر استفاده کند و ایده ها و تبیین های ایجاد شده به وسیله پژوهشگران اضافی دیگر که مشارکت کنندگان در پژوهش را مطالعه می کنند، در نظربگیرد [Johnson, 1997, P.284].
کثرت گرایی ممکن است شیوه های چندگانه گردآوری داده ها و تحلیل داده ها را در بر گیرد اما شیوه ثابتی برای همه پژوهش ها را پیشنهاد نمی کند. شیوه های منتخب در کثرت گرایی برای آزمون روایی و پایایی یک مطالعه بستگی به معیار پژوهش دارد.
نتیجه گیری
بر اساس بحث های ارائه شده در صفحات قبل، پیوند پارادایم کمی با پژوهش کیفی از طریق روایی و پایایی درک ما را از معنای سنتی روایی و پایایی از نگاه های پژوهشگران کیفی تغییر داده است. پایایی و روایی در پارادایم کیفی به عنوان قابلیت اعتماد، دقت و کیفیت مفهوم سازی می شوند. همچنین از طریق این پیوند است که شیوه تحقق پایایی و روایی یک پژوهش از نگاه های پژوهشگران کیفی متأثر می شود که باید سوگیری ها را حذف و قابلیت اعتماد یک گزاره حکمی پژوهشگر در برخی از پدیده ای اجتماعی با استفاده از کثرت گرایی را افزایش دهد [Denzin, 1978]. آنگاه کثرت گرایی باید چنین تعریف شود: نوعی رویه روایی که در آنجا پژوهشگران در پی همگرایی میان چندین مأخذ اطلاعاتی مختلف برای شکل دهی دقیق محورها یا طبقه ها در یک مطالعه هستند [Crewell & Miller, 2000, P.126].
بنابراین، روایی، پایایی و کثرت گرایی اگر با مفاهیم پژوهش مرتبط باشند، خصوصا از منظر کیفی، باید مجددا تعریف شوند طوری که شیوه های چندگانه ایجاد حقیقت را انعکاس دهند.